بازگشت

گفتار امام رضا درباره ي زيد


هنگامي كه زيد بن موسي در زمان مأمون در بصره قيام كرد و خانه هاي بني عباس را در بصره سوزانيد. سپس او را دستگيره كرده و پيش مأمون آوردند مأمون به پاس خاطر حضرت امام رضا عليه السلام او را بخشيد و به امام گفت: اي ابوالحسن، اگر زيد برادر تو خروج كرد شگفت نباشد، كه قبل از او زيد بن علي خروج كرد و كشته شد. و اگر



[ صفحه 206]



منزلت و مقام تو نزد من عزيز نبود، او را مي كشتم، چون آنچه برادرت كوچك نبود.

حضرت امام رضا عليه السلام فرمود:

يا امير المؤمنين، لا تقس اخي زيدا الي زيد بن علي، فانه كان من علماء آل محمد. غضب لله عزو جل فجاهد اعداءه حتي قتل في سبيله

برادرم زيد را با زيد بن علي مقايسه مكن. چرا كه زيد بن علي از علماء آل محمد بود. براي خداي بزرگ غضب.كرد و به جهاد با دشمنان خداي برخاست تا آنكه در راه حق شهيد شد.

مأمون گفت: يا ابوالحسن؛ چه مي فرماييد درباره ي احاديثي كه در مذمت آنكه دعوي امامت به غير حق كند رسيده است؟

حضرت امام رضا عليه السلام فرمود:

ان زيد بن علي لم يدع ما ليس له بحق، و انه كان اتقي من ذلك، انه قال: ادعوكم الي الرضا من آل محمد، و انما جاء في من يدعي ان الله تعالي نص عليه، ثم يدعوا الي غير دين الله و يضل عن سبيله بغير علم، و كان زيد و الله ممن خوطب بهذه الآية: و جاهدوا في الله حق جهاده هو اجتباكم [1] .

به راستي كه زيد بن علي آنچه را كه حق وي نبود ادعا نكرد، و او پرهيزكارتر از آن بود كه به غير حق چيزي طلب كند. او مي گفت: من شما را به رضا از آل محمد مي خوانم؛ و اخبار و دلايل ذم وارده در باب آن كس است كه ادععا كند كه خداوند بر امامت او نص فرموده، سپس كساني را به غير دين خدا دعوت كند وايشان را به غير علمي به ضلالت افكند، و زيد سوگند به خدا، از جمله كساني بود كه بدين كلام خدا مخاطب بودند: در راه خدا جهاد كنيد حق جهاد كردن را، او شما را برگزيد. [2] .



[ صفحه 207]



و لقد حدثني ابي موسي بن جعفر، انه سمع اباه جعفر بن محمد، يقول: رحم الله عمي زيدا، انه دعا الي الرضا من آل محمد، و لو ظفر لو في بما دعا اليه. و لقد استشارني في خروجه. فقلت له: يا عم، ان رضيت ان تكون المقتول المصلوب بالكناسة فشأنك. فلما ولي، قال جعفر بن محمد: ويل لمن سمع واعيته فلم يجبه

به راستي مرا خبر داد پدرم موسي بن جعفر عليه السلام كه از پدرش جعفر بن محمد عليه السلام شنيد كه فرمود: خدا رحمت كند عم من زيد را، همانا كه وي به رضا از آل محمد دعوت مي كرد. اگر پيروزي مي يافت بدانچه مردمان را دعوت به آن مي كرد عمل مي نمود. و چنين بود كه در باب قيام خويش با من مشورت كرد، گفتم اي عم، اگر رضا مي دهي كه مقتول و مصلوب در كناسه باشي پس له قصد خود باش. چون دست به كار شد. جعفر بن محمد عليه السلام فرمود: واي وبر آن كس كه فرياد وي را بشنود و اجابتش نكند. [3] .


پاورقي

[1] حج / 78.

[2] عيون اخبار الرضا / ج 1 / ص 25.

[3] عيون اخبار الرضا / ج 1 / ص 25.