بازگشت

نظر امام صادق راجع به زيد


عمرو بن خالد مي گويد:

عمرو بن خالد مي گويد:

عبدالله بن سباية گفت: ما هفت تن بوديم كه به مدينه وارد شديم و خدمت امام صادق عليه السلام رسيديم. امام صادق عليه السلام فرمود: آيا نزد شما عم من زيد خبري هست؟ گفتيم: يا خروج كرده و با آنكه به زودي خروج خواهد كرد. حضرت فرمود: اگر خبري به شما رسيد مرا با خبر سازيد. پس از آن چند روزي در مدينه مانديم تا آنكه رسول «بسام صيرفي» نامه اي آورد و در آن نوشته بود:

زيد بن علي روز چهارشنبه اول صفر خروج كرد، روز چهار شنبه و پنجشنبه به جنگ ادامه داد و روز جمعه كشته شد و با او فلان و فلان نيز كشته شدند.

سپس به نزد امام صادق رفتيم و نامه را به آن حضرت تقديم كرديم، حضرت صادق عليه السلام نامه را خواندند و گريستند و سپس فرمودند:

انا لله و انا اليه راجعون عند الله احتسب عمي، انه كان نعم العم، ان



[ صفحه 208]



عمي كان رجلا لدنيانا و آخرتنا، مضي و الله عمي شهيدا كشهداء استشهدوا مع رسول الله و علي و الحسن و الحسين صلوات الله عليهم

ما از خداييم و به سوي خدا باز مي گرديم. اجر بر مصيبت عمم را نزد خداوند مي طلبم، كه او عمي نيك بود. همانا عم من مردي بود براي دنياي ما و آخرت ما. به خداي سوگند، عم من شهيدي است همانند شهيداني كه با رسول خدا و علي و حسن و حسين - صلوات الله عليهم - رتبت شهادت يافتند. [1] .

امام صادق عليه السلام فرمود:

و لا تقولوا: خرج زيد فان زيدا كان عالما و كان صدوقا، و لم يدعكم الي نفسه؛ انما دعاكم الي الرضا من آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم، و لو ظهر لوفي بما دعاكم اليه. انما خرج الي سلطان مجتمع لينقضه

نگوييد زيد خروج كرد كه زيد عالم بود و راستگو بود و شما را به خود دعوت نكرد، همانان شما را به رضاي از آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم دعوت كرد و اگر او غالب مي شد به آنچه شما را دعوت كرد وفا مي كرد. همانا وي بر قدرتي كه به كمال رسيده بود خروج كرد تا آن را در هم بشكند. [2] .

آري هنگامي كه خبر شهادت زيد به امام صادق عليه السلام رسيد بسيار ناراحت شدند و اندوهي عميق بر او دست داد و از مال خود به خانواده هاي ياران زيد كه با او در واقعه آسيب ديده بودند هزار دينار دادند. [3] .


پاورقي

[1] عيون اخبار الرضا / ج 1 / باب 25.

[2] روضه ي كافي / ج 2 / ص 116.

[3] ارشاد شيخ مفيد.