بازگشت

اوضاع و احوال علمي و ديني در قرن اول


چنانچه ديديم پس از ظهور اسلام در سال 611 ميلادي قياصره روم و اكاسره ساسانيان رو به ضعف نهادند و اسلام با آئين درخشان خود سطح انديشه و افكار بشر را روشن ساخت - و مردم را به ترك بت پرستي و آئين انسانيت دعوت نمود و در مكتب رقاء و ارتقاء اسلام مردم را



[ صفحه ششم]



به انسانيت سوق داد - از سال 622 يعني از اول هجرت تا سال 132 دوره اموي پس از رحلت پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم اختلافاتي رخ داد كه بيشتر بر سر خلافت بود وليكن اين اختلافات سياسي ناچيز بوده و از ميان رفت و مسلمين به سابقه چند عامل كه اهم آن وحدت كلمه و تحكيم مباني سازمان اجتماعي اسلام بود به نيروي قدرت تعاليم عاليه قرآن و وجود فرماندهان با انضباط و با ايمان كه به سختي عادت داشتند به سرعت جنبش كردند و فتوحات شاياني نمودند و با همسايگان آميختند و در نتيجه علوم و فنون و آداب آنها را هم گرفتند و يك ادب مشتركي از عرب و عجم به وجود آوردند كه به نام مكتب اسلام شرق و غرب را گرفت!!

ايرانيان با شكستهاي پي در پي مانند جنگهاي قادسيه سال 14 هجري و جلولاو سال 16 و نهاوند سال 21 منقرض شدند و مسلمانان با ادب و آداب بسيار متنوعي روبرو شدند يك محيط ديني و علمي بوجود آوردند و حكومتي بر اساس انصاف و عدالت نفوذ يافت چون بني اميه ظهور كردند آن نصفت و عدالت حكومت ديني مبدل به يك سلطنت مستبده گرديد و نزاع و نفاق و اختلاف بين مسلمين عرب با اقوام و ملل تابعه خاصه ايرانيان آغاز شد و چندان ادامه يافت تا سبب قيام ابومسلم خراساني و يك حركت فكري عليه حكومت اموي گرديد و محيط تاريك خشك بي علم و فضيلت سياست اموي در سال 132 پايان يافت - و دوره جديدي پديد آمد - كه در شرح زندگاني امام صادق عليه السلام تا امام رضا عليه السلام نقل كرده ايم.