«اول من اجتمعت له من ولادة الحسن و الحسين فهو هاشمي من هاشميين و علوي من علويين و فاطمي من فاطميين الا جعفر محمد بن علي الباقر»

هاشمي - علوي - فاطمي - حسني - حسيني - طباطبائي

صفات جمال و جلال پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم در يگانه دختر باقي مانده اش تجلي نمود و او ميراث فضايل و مناقب و سجايا و كمالات پدر گرديد.

اميرالمؤمنين علي ابن ابيطالب عليه السلام آن مرد آسماني و آن فكر بلندي كه عقل و درك بشر به آن نمي رسد داراي مزايا و سجاياي نفساني ملكوتي بود كه نسخه منحصر به فرد و يكه تاز عرصه فضيلت و كمال و علم و حلم و شجاعت و تقوي بود او هم آثار معنوي خود را به وراثت بين دو فرزند دلبندش حسن و حسين تقسيم كرد كه حلم حسني و شجاعت حسيني در دنياي بشريت براي كسي مكتوم و پنهان نيست

اين همه علم و فضيلت و شرف و سماحت و جلالت و مقام از اين زن و شوهر كه يگانه خاندان عصمت و طهارت بودند به وراثت غريزي و تربيت ديني به فرزندان منصوب به امامت و منصوص به ولايت منتقل گرديد امام حسن مجتبي عليه السلام دختري آورد به نام فاطمه و امام حسين (ع) نيز دختري آورد به نام فاطمه اين دو دختر را پسر عموها به دستور جدشان گرفتند زيرا آئينه



[ صفحه 10]



سر تا پا نماي نجابت و عفت و عصمت و جلالت و نبالت شأن بودند آنها نماينده سر تا پاي فضيلت و كمال جده شان فاطمه زهرا و وارث سجاياي ملكوتي پدرانشان سبطين بودند.

دختر امام حسين عليه السلام را پسر امام حسن مجتبي عليه السلام گرفت و دختر امام حسن مجتبي را پسر امام حسين سيدالشهداء عليه السلام گرفت اما چون امامت و ولايت در صلب سيدالشهداء قرار داشت تمركز اين همه سجايا و ملكات در خاندان علي بن الحسين عليه السلام و فاطمه دختر امام حسن مجتبي انعكاس همان غرايز و سجاياي خانه فاطمه زهرا را تجلي داده و در علم و تقوي و عبادت و فضيلت و جلالت و نبالت شأن اين زن و شوهر خاندان عصمت و طهارت گرديد و صفات بارزه عاليه اخلاقي و علمي خاندان نبوت و ولايت را آشكارا نمودند و نشان دادند كه در مجد و علو و همت و رفعت مقام و فضيلت و مكارم اخلاقي ديگر نظير و شبيهي نخواهند داشت

امام محمدباقر در شرف قبيله اي و شرف شخصي و خانوادگي و در سماحت و رياست و شرف و منصب و علو همت و فخر و حسب و طهارت و عصمت و عفت منحصر به فرد بود زيرا او از جهت پدر و مادر در مجد و شرف بود و نقطه التقاء امامت و ولايت سبطين و خاندان عصمت و طهارت حسنين و مركز انتساب سادات حسني و حسيني گرديد - و تنها مصب التقاء سادات مي شود كه تمام سلسله هاشمي - علوي - فاطمي - حسني - حسيني به نام طباطبائي به حضرت امام محمدباقر عليه السلام مي رسند كه پدرش سيدالساجدين پسر امام حسين و مادرش ام عبدالله فاطمه بنت امام حسن مجتبي است و خود سرحلقه مركز التقاء دو نسب مي باشد - و بدين جهت مي توان فخر و مباهات نمود به چنين حسب و نسبي - سادات علوي و فاطمي يا سادات حسني و حسيني و موسوي و رضوي همه از نسل اين زن و شوهر مي باشند و چون نسل پيغمبر در اولاد فاطمه زهرا (س) قرار گرفت نه اولاد علي عليه السلام و لذا پسران فاطمه زهرا هر دو امام بودند و اگر محسن هم سقط نشده بود و او را نكشته بودند حتما او هم امام بود و اولاد اول سيد بودند در حالي كه از اولاد علي عليه السلام از غير صديقه طاهره مانند محمد حنفيه - فرزند ام البنين و غيره هيچ يك امام نشدند و فرزندان آنها سيد نيستند و سيادت مخصوص ذريه فاطمه زهرا است كه از نسل حسن و حسين عليه السلام باشند و به همين جهت مفهوم كوثر كه كثرت اولاد و ذراري پيغمبر باشد از فاطمه است حقيقت كوثر.

در خارج مفهوم شگفت آميزي نشان داد مثلا سلطان عبدالحميد خليفه عثماني ترك دستور داد در قلمرو سياسي حكومت خود سادات را بشمارند قريب بيست ميليون سيد در



[ صفحه 11]



منطقه حكومت خليفه عثماني بودند و در عصر سيد جمال اسدآبادي حزب علويين در قاهره به يك صد و بيست و پنج هزار نفر رسيد و در عصر ما از سادات ايران و عراق احصائيه اجمالي به عمل آمد قريب سه ميليون سيد از اولاد فاطمه زهرا مي باشند و اينها همه در نقطه التقاء خاندان امام محمدباقر و فاطمه دختر امام حسن عليه السلام مي باشد و اين خاندان بافضيلت و كمال داراي فضايل نفساني هستند كه مخصوص به خودشان مي باشد و ما در كتاب فاطمه زهرا (ع) شمه اي در اين موضوع بحث نموديم - و امروز سادات طباطبائي بايد به اين حسب و نسب افتخار نمايند كه از دو جانب به دو امام مي رسند كه هر دو از بطن سيدة النساء العالمين (س) مي باشند.