بازگشت

ادله امامت حضرت ابوجعفر محمد بن علي الباقر


ادله امامت را عقلا و نقلا در دو جلد از كتب گذشته نقل كرده ايم [1] اينك براي تشحيذ افكار نيز يكي دو حديث به نظر خوانندگان مي رسانيم. شيخ مفيد در ارشاد نقل مي كند كه حضرت امام زين العابدين عليه السلام فرزند خود محمد را از بين ساير فرزندان به امامت و قيام به امر ولايت پس از خود نصب و وصيت فرمود

درباره امامت آن حضرت و اينكه نام محمد بن علي باقر العلوم در ساق عرش به خط نور نوشته شده و پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم قبل از ميلادش خبر داده احاديث متواتر در دست است.

شاهد زنده اين است كه امام سجاد عليه السلام موقع رحلت ودايع نبوت و سلاح ولايت را كه از دلايل امامت است به فرزندش محمد بن علي باقرالعلوم تحويل فرمود

كليني در كافي روايت مي كند كه چون حضرت سجاد مريض شد و مشرف به موت بود يك صندوقچه و سبدي را بيرون آورد و محمد را صدا كرد به او سپرد و اين عمل چهار روز به رحلت او مانده بود و چون امام زين العابدين عليه السلام درگذشت برادران آمدند براي تقسيم ارث فرمود حق مرا داده است و آن در اين صندوق است كه شما را نصيبي از آن نيست و آن سلاح رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم است [2] .

صندوق سلاح رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم كه ادله امامت بود مانند تابوت بني اسرائيل است كه دليل نبوت پيغمبران بني اسرائيل يا اوصياء آنها بود و هر خانه اي كه تابوت بني اسرائيل بود آن خانواده را اهل بيت نبوت بني اسرائيل مي شناختند به شرحي كه در كتاب تاريخ انبياء نوشته ام و صندوق سلاح رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم همان حال را داشت و روايتي داريم كه مي فرمايد حيثما دار التابوت اتوالنبوه و حيثما دار السلاح فينا فتم الامر كه اين سلاح نبوت دست امام زمان قائم آل محمد و مهدي عليه السلام امت اسلام مي باشد.

در حديث لوح هم كه ديديم پيغمبر در شب معراج اسامي اوصياء خود را در ساق عرش ديد و جبرئيل گفت اينها ائمه معصومين و اوصياء 12 گانه تو هستند كه يك خبر آن را نقل مي كنيم.

شيخ مفيد و كليني هر دو روايت كرده اند به اسناد خود از حضرت صادق (ع) كه فرمود

«قال ان الله انزل علي نبيه كتابا قبل وفاته فقال يا محمد هذه وصيتك الي النجية



[ صفحه 14]



من اهلك قال و ما النجيه يا جبرئيل فقال علي بن ابيطالب و ولده و كان علي الكتاب خواتيم من ذهب فدفعه النبي (ص) الي اميرالمؤمنين عليه السلام و امره ان يفك خاتما منه و يعمل بما فيه ففك خاتما و عمل بما فيه ثم دفعه الي ابنه الحسن ففك خاتما و عمل بما فيه ثم دفعه الي الحسين فوجد فيه ان اخرج بقوم الي الشهاده فلا شهادة لهم الا معك و اشر نفسك الله عزوجل ففعل ثم دفعه الي علي بن الحسين ففك خاتما فوجد فيه ان اطرق و اصمت و الزم منزلك و اعبد ربك حتي يأتيك اليقين ففعل ثم دفعه الي ابنه محمد بن علي ففك خاتما فوجد فيه حدث الناس و افتهم و لا تخافن الا الله عزوجل لا سبيل لاحد عليك ثم دفعه الي ابنه جعفر ففك خاتما فوجد فيه حدث الناس و افتهم و انشر علوم اهل بيتك و صدق آباءك الصالحين و لا تخافن الا الله عز و جل و انت في حرز و امان ابدا ففعل ثم دفعه الي ابنه موسي و كذلك يدفعه موسي الذي بعده ثم كذلك الي قيام المهدي عليه السلام» [3] .

در اين حديث نص امامت و لزوم نصب آن از طرف پيغمبر تصريح شده و اينكه خود پيغمبر (ص) چگونه ولي و امام و خليفه و وصي خود را معين فرموده و اين وديعه و آثار امامت به سنت نبوت دست بدست گرديده چنانچه در كتاب تاريخ انبياء تشريح نموديم اسرار و ودايع نبوت از پيغمبر اول كه آدم ابوالبشر بوده دست به دست از آنها به وصي بعدي نقل شده و هر كجا پيغمبري مبعوث شده وصي پيغمبر قبلي ودايع امامت و نبوت را به او تسليم كرده و دست به دست از آدم تا خاتم الاوصياء نقل شده و اكنون همه آن ودايع دست امام زمان است - و در اين حديث امام ابوجعفر محمد باقر عليه السلام تصريح و تشريح به امامت و صفات خاصه خود گرديده و به او دستور داده شده به فرزندش جعفر و او به موسي تا آخر تسليم نموده بسپارد تا به دست امام زمان رسيده و در اين حقيقت همه مسلمين اماميه معترفند.


پاورقي

[1] كتاب اميرالمؤمنين (ع) كه چند بار چاپ شده و كتاب منتقم حقيقي كه شرح حال حضرت مهدي آل محمد و امام 12 اماميه است.

[2] اعيان الشيعه ص 15 ج 4.

[3] اعيان الشيعه ص 17 ج 5 - 4.