من دلايل الحميري عن ابي بصير قال قال ابوجعفر عليه السلام كان فيما اوصي ابي الي اذا انامت فلا يلي غسلي احد غيرك فان الامام لا يغسله الا الامام علامه مجلسي مي نويسد زهري مي گويد وارد شدم بر علي بن الحسين



[ صفحه 29]



در مرضي كه از آن درگذشت طبقي پيش روي او بود در آن نان و هندوانه بود به من فرمود بخور عرض كردم يابن رسول الله من خورده ام فرمود هندوانه ميوه اي است كه قطره اي از آب بهشت كه شفا در آن است در آن ريخته شده پس از غذا عطر آوردند استعمال فرمود به من هم فرمود از اين عطر استعمال كن اين عطر بنفشه است گفتم بنفشه بر ساير عطريات چه مرتبت دارد فرمود اين عطر نسبت به ساير عطريات مانند اسلام نسبت به ساير اديان است

در اين موقع محمد فرزندش آمد كه مدتها در گوش او چيزي مي گفت و بشنيدم كه مي گفت عليكم بحسن الخلق پرسيدم يابن رسول الله پس از شما كي خليفه و جانشين شما مي باشد فرمود اين فرزندم محمد وصي و وارث و معدن علم و شكافنده دانش است در اين موقع او را به بازار فرستاد من پرسيدم يابن رسول الله آيا اولادي بزرگتر از او هم داري كه امامت را به او واگذاري فرمود اولاد بزرگتر از او ندارم و امامت هم به كوچكي و بزرگي نيست زيرا امامت عهديست آسماني كه خداوند به هر كس بخواهد مي بخشد پرسيدم اسم آنها را از كجا مي شناسيد فرمود صحيفه اي در نزد ما هست كه الواح 12 گانه دارد دوازده صفحه دارد در هر صفحه مصدر به نام يكي از ائمه است كه نام او و پدر و مادر و خصوصيات و علائم و نشائه هاي هر يك در آن ثبت است آنگاه فرمود از صلب محمد پسرم هفت نفر از اوصياء خواهند آمد كه آخر آنها مهدي است و قائم خاتم آل محمد مي باشد [1] .

انه وصيي و وارثي و عيبة علمي معدن العلم و باقر العلم

علامه مجلسي در بحار روايت مي كند كه زهري گفت خدمت امام علي بن الحسين عليه السلام بودم كه پس از مذاكرات بسيار هندوانه خورديم و عطر بنفشه آوردند فرمود استعمال كن كه بهترين عطرهاست آنگاه از وصي او پرسيدم فرمود اين پسر من كه نزديك من نشسته وصي و وارث و خزانه دار علم و شكافنده علم است پس از من پرسيدم اولاد بزرگتري نداري كه به او وصيت كني فرمود امامت و اين مقام آسماني به بزرگي و كوچكي نيست بلكه يك منصب آسماني است كه هر كه را خواست در مكتب ربوبي خود پرورش مي دهد.

زهري مي گويد پرسيدم شماها كه اكثر چند اولاد پسر داريد از كجا مي دانيد كه كدام يك منصوب آسماني هستند فرمود نزد ما صحيفه اي هست كه روي آن نگاه مي كنيم اسامي ائمه معصومين در آن ضبط است و آن صحيفه از لوح صورت برداشته شده كه از پيغمبر



[ صفحه 30]



به ما رسيده است و اسامي اثني عشر دوازده امام در آن ثبت است و فرمود از صلب اين محمد هفتمين آنها مهدي است كه غايب مي گردد [2] .