بازگشت

هيبت امام محمدباقر


غريزه فطري و هيئت و هيكل ظاهري افراد سطوت و هيبتي ايجاد مي كند امام محمدباقر عليه السلام بدني ثمين و فربه و قامتي باوقار و باسكينت داشت كه هر بيننده را مرعوب و مجذوب مي ساخت او داراي هيبتي و صلابتي بود.

ابن شهرآشوب در مناقب از ابي حمزه ثمالي نقل مي كند كه يك سالي ابوجعفر محمد بن علي (ع) به حج رفت و هشام بن عبدالملك هم به حج رفته بود ديد مردم بر اطراف آن حضرت جمع شده و فريفته هيبت و صلابت او بودند و از اين جهت مردم او را زهرة العلم لقب دادند و عرض كردند يابن رسول الله ما بسيار مجالس ابن عباس را ديده بوديم اين استفاده كه از مجلس شما مي كنيم از او نكرديم و اكنون بنشين براي ما صحبت كن كه چه شيرين بياني فرمود اي تربيت شده هاي شاميان من در خانه نبوت و مهد ولايت تربيت شده ام من در مكتب ربوبي نشو و نما يافته ام كه قرآن در باب آن فرمود بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه آنگاه در مسجدالحرام نشست و مردم را به معارف اسلام آشنا فرمود. چنانچه در محل خود بيان شده است هيبت و وقار و تحقيق و تتبع و علم شكافي و تجزيه و تحليل علمي با بيان بسيار جذاب و شيرين پس از اميرالمؤمنين مخصوص امام محمدباقر عليه السلام بود كه از او به فرزندش امام صادق به ارث رسيد به قدري جالب و جاذب سخن مي گفت و با ادب و وقار و متين مباحث علوم و مسائل احكام را از هم تجزيه و تحليل مي كرد كه هر كس يك بار از مجلس او بهره مند مي شد ديگر دست نمي كشيد - و روزافزون راويان و شاگردان او زياد شدند تا به مقام مكتب باقري رسيد.