علم دين
علم و فضلي كه به چهل سال دلم جمع آورد
ترسم آن نرگس فتانه به يك جا ببرد (حافظ)
در اوراق جداگانه اي راجع به علم و دين كه يك حقيقتي هستند غيرقابل انفكاك مفصل بحث كرده ايم و اين جا فقط درباه علم دين مي نويسيم.
اصل علم حصول و ادراك حقايق است و با كشف وجود اشياء براي نفس تا آنجا كه تكامل نفس حاصل شود و دين منهاج و شريعه اي است آسماني كه در مكتب ربوبي براي تربيت و تكامل نفس بشري به وديعه سپرده شده و با سرمشق گرفتن از اين راه طرق ديگر بشري كه زائيده و پديده افكار كوتاه است تميز داده مي شود. دين چنانچه به شرايط مقتضي آن عمل
[ صفحه 92]
گردد ضامن سعادت و موفقيت گرويدگان و مؤمنين به دين خواهد بود.
در قرآن هم اين حقيقت را كه دين ضامن سعادت است تصريح فرموده آنجا كه مي فرمايد.
«استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم»
دين راهنماي زندگي است و زندگي مفهوم احساسات و ادراكات نفساني در اجتماعات بشري است.
براي سعادت زندگي سه چيز اثر عميق دارد - فكر - اخلاق - عمل - يا به عبارات ديگر كه ايرانيان قديم مي گفتند كردار نيك - پندار نيك - گفتار نيك
بنابراين متدين كسي را گويند كه بر اين منهج و راه سير كند و ايمان آورد و اعتقاد به مبداء و معاد داشته باشد و عمل نيك انجام دهد.
علم دين منشعب به سه قسمت مي شود - و در هر سه قسمت ضامن سعادت و كفيل خوشبختي و آسايش خاطر آدميان مي باشد.
اول - عقايد كه به اصول دين يا اصول عقايد و علم كلام ناميده مي شود و در آن از فكر صحيح و توحيد ذات - صفات - افعال و عبادات سخن مي گويند و اين اصل مانند طب براي معالجه فكر و اعتدال مزاج فكر انسان عامل مؤثري براي سعادت و نيكبختي است.
دوم - علم فقه است كه از احكام شرايع و حقوق و معاملات و عبادات و مناسبات اجتماعي مانند نكاح - مكاسب و امر به معروف و نهي از منكر و روزه و حج و غيره سخن مي راند [1] .
سوم علم اخلاق است كه طب روحاني است براي اعتدال مزاج نفساني و تقويت ملكات صدق - صفا - راستي - آزادي و غيره است تا آنجا كه مزاج نفس معتدل گردد و مزاج اجتماع با تدبير سياست مدني به وسيله عقيده - فضيلت عمل به تكامل حقيقي خود برسد.
پاورقي
[1] فهرست كتاب تبصره علامه.