بازگشت

قبض و بسط علم


مردي از اهل فارس از امام عليه السلام راجع به علم و قبض و بسط آن پرسيد قال ابوجعفر (ع) يبسط لنا العلم فنعلم و يقبض عنا فلا نعلم و قال سر الله عزوجل اسره الي جبرئيل (ع) و اسره جبرئيل الي محمد (ص) و اسره محمد الي من شاءالله فرمود علم از ما منبسط مي شود و از خاندان ما نشر مي يابد - و از ما مقبوض مي گردد - خداوند عالم علم خود كه سر اوست به طور پوشيده و اجمال به جبرئيل سپرد و جبرئيل عليه السلام به حضرت رسول خدا به وديعت سپرد و حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم به آن كس كه خداي معين فرمايد باز نمود - و علوم و اسرار حق در نزد امام است و امام عليه السلام بر حسب مقتضيات زمان و مكان و شرايط و اقتضاي روز و استعداد مردم هر مقدار كه لازم بود از علوم و اسرار الهي ابراز و اظهار مي كردند و به همين جهت رياست مطلقه روحاني زير سايه اعلميت و افقهيت مطلقه مشروطه و مربوطه است و تا عالم مطلق نباشد رئيس مطلق انتخاب نمي گردد و تا به اعلي درجه كمال و اقصي مراتب تكميل نائل نباشند پيشواي مطلق و امام برحق نخواهند بود.

بنابراين علم از طرف اهل بيت بسط مي يابد و از آنها قبض و اخذ مي شود - آنها حامل



[ صفحه 101]



علم الهي بوده اند آنها مخزن علم الله بوده و مفسر و مبين قرآن مي باشند - آنها قرآن گويا و كتاب ناطق هستند.

آنها خزان علم - معادن حكمت - و حمله شريعت بودند - علم آنها علم الهي و دانش آنها آسماني است آنها از مركز نور علم قبض و اخذ نموده و به عالم خلق بسط داده اند بايد علم را از منبع اصلي برداشت تا كسر و اضافه و نقصان و فزوني نداشته باشد بايد از سرچشمه افاضات اشراقيه الهيه كسب علم و دانش كرد و آن هم جز در راه تهذيب نفس اين افاضه اشراقيه دست نمي دهد و لذا فرمودند العلم نور يقذفه الله في قلب من يشاء علم حقيقي نوري است كه خداوند به دل هر كس بخواهد افاضه مي كند و به نظر نگارنده من در اين عبارت من فاعلي است يعني طالب علم بايد براي اخذ علم قيام كند و خود را مهياي فراگرفتن علم نمايد تا خداوند هم به آنها علم و دانش افاضه فرمايد.