بازگشت

عالم جاهل نمي شود


علم براي امام دو نوع است علم حضوري و علم حصولي يا به عبارت ديگر علم موهبتي - علم مكتسب كه خداوند عالم نقشه عالم وجود را به برگزيدگان خود تعليم فرموده است و زير نظر آنها گذاشته تا به هر چيز و همه جا از زمان و مكان واقف گردند و اين معني كه آيا امام داراي علم حصولي است يعني به تحصيل دانش فرا مي گيرد يا به موهبت الهي اختلاف است آنچه مسلم است علم امام حصولي است ولي از فرشتگان و معلم شديد القوي مي آموزند - به همين جهت امام محمدباقر عليه السلام در روايت ابوحمزه ثمالي فرموده لا و الله لا يكون عالم جاهلا ابدا عالما بشي ء جاهلا بشي ء ثم قال الله اجل و اعز و اكرم من ان يفرض طاعته عبد يحجب عنه علم سمائه و ارضه ثم قال لا يحجب ذلك عنه

فرمود سوگند به خدا كه هرگز عالم جاهل نمي شود يعني عالم به چيزي باشد و جاهل به چيزي مي فرمايد اگر عالم كامل باشد كه از سرچشمه وحي علم و دانش فرا گرفته باشد، به همه چيز عالم است نمي توان گفت كه چيزي مي داند و چيزي نمي داند و عالم به همه چيز آگاه است و از هيچ چيز نزد او پنهان نيست و اضافه فرمود كه خداوند تعالي اجل و اعز و اكرم از آن است كه طاعت بنده را كه علم آسمان و زمين او از وي پوشيده و محجوب باشد فرض و واجب گرداند و اين علم براي بنده مطيع خدا محجوب نيست اگر امامي در زماني به مقتضاي مصلحت نظام نوع از علم خود كتمان كرده و يا اظهار نموده در هر دو حال عين علم است كه اقتضا و مصلحت را پيوست علم نموده و او خود علم است به مقدرات و مقتضيات و مافوق زمان و



[ صفحه 103]



مكان است به اضافه كه بيان اظهار علم به سابقه علم به حال شنونده است كه تا چه حد استطاعت قبول چه مقدار علم را دارد و درخور گنجايش چه مقدار دانش است كه اين هم خود علمي است پس عالم در هر مرحله باشد جاهل نمي شود مگر آنكه به مرض نسيان يا امراض مغزي مبتلا گردد و اين هم براي مردم عادي است امام كه عالم به گذشته و آينده است هيچ وقت جهل بر آنچه مي داند پيدا نمي كند - و به اصطلاح احساسات مغفوله ندارد هميشه مستحضر است و هر وقت هر چه بخواهد بر آن دست دارد - عالم همه كارش علم و مصلحت نوعي است و جاهل بر ضرر خود و اجتماع عمل مي كند.