بازگشت

ز ـ تربيت معنوي فرزندان:


تربيت ابعاد مختلفي چون جسماني، عقلاني، عاطفي، اجتماعي و اخلاقي دارد. از مهمترين ابعاد تربيت، تربيت معنوي است كه به عقيده ما در تربيت اسلامي، پرورش اين بعد غايت همه ابعاد ديگر است. اين نوع تربيت كه شامل پرورش بعد معنوي انسان و فراهم نمودن زمينه ارتباط انسان با خداوند و در نهايت پرورش انسان براي رسيدن به قرب الهي است. بسيار مورد تأكيد ائمه عليهم السلام بوده است و آن بزرگواران در تمام صحنه هاي زندگي بيشترين اهميت را به پرورش اين بعد فرزندان مي دادند و براي تحقق آن از شيوه هاي خاص بهره مي گرفتند كه به نظر مي رسد از مهمترين شيوه ها، دو شيوه (ذكر و دعا) است و هر چند دعا نيز يك نوع ذكر تلقي مي شود اما از آنجا كه در تربيت معنوي عنصري كليدي و مهم است از آن بعنوان يك شيوه جداگانه ياد مي كنيم. امام باقر عليه السلام در سيره تربيتي خود از اين دو شيوه به شكل خاصي بهره جستند.



1 ـ ذكر و ياد خدا:ذكر كه عبارت از توجه قلبي انسان نسبت به خداوند است و گاهي در قالب الفاظ مخصوصي بر زبان جاري مي شود. نقش بسيار مهمي در تربيت بعد معنوي انسان دارد.



ابن قدّاح از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه «پدرم (امام باقر عليه السلام ) بسيار ياد خدا مي نمود، همراه او راه مي رفتم او را در حال ذكر مي ديدم با او غذا مي خوردم او را در حال ياد خداوند مي ديدم، با مردم سخن مي گفت و اين كار او را از ياد خدا غافل نمي كرد. من مشاهده مي كردم كه زبان او مدام در حال گفتن ذكر لا اله الا اللّه بود. پدرم ما را جمع مي نمود و ما را به ذكر و ياد خدا امر مي فرمود و اين كار تا طلوع خورشيد ادامه داشت، هر كدام از ما كه قرائت قرآن آموخته بود به خواندن قرآن و هر كدام كه قرآن نياموخته بود به گفتن ذكر امر مي نمودند.»(19) اين حديث در بردارنده دو نكته مهم است. نخست آنكه بر مطابقت گفتار با عمل حضرت دلالت دارد و نشان مي دهد كه امام ابتدا خود عمل مي نمودند و از ذكر گفتن غافل نمي شدند و بعد فرزندانشان را به ذكر و ياد خدا امر مي نمودند. نكته دوم آنكه نبايد فرزندان را به حال خودشان رها كرد بلكه مي بايست ضمن حفظ آزادي حساب شده و منطقي و توجه به استقلال طلبي و آزاديخواهي آنها در فرصتهاي مناسب با ايجاد انگيزه و شوق بطور عملي آنها را به انجام كار نيك مشغول نمود:



2 ـ دعا: دعا و مناجات از مؤثرترين روشها در تربيت بعد معنوي انسان است، از طريق دعا و مناجات انسان با خداوند ارتباط پيدا مي كند و در پرتو آن جان خود را از چشمه معرفت و محبت سيراب مي گرداند. امام صادق عليه السلام فرمود: «هرگاه مسأله اي پدرم را محزون مي كرد ايشان زنان و فرزندان را جمع مي نمود. آنگاه خود دعا مي كردند و آنها آمين مي گفتند.»(20)



همچنين بريد بن معاويه عجلي نقل مي كند: «هرگاه امام باقر عليه السلام قصد مسافرت داشتند خانواده خود را در منزلي جمع مي نمودند و اين چنين دعا مي كردند اللّهم انّي استودعك نفسي و اهلي و مالي و ولدي، الشاهد منّا و الغائب، اللّهم احفظنا و احفظ علينا، اللّهم اجعلنا في جوارك، اللّهم لا تسلبنا نعمتك و لا تغيّرما بنا من عافيتك و فضلك



پرودگارا خود و اهلم و مالم و فرزندانم، حاضر و غايب آنها را به تو سپرده ام، پروردگارا ما را حفظ كن و سلامتي ما را مستدام دار، پروردگارا ما را در جوار خودت جاي ده و نعمتت را از ما مگير و عافيت و فضلت را نسبت به ما تغيير مده»(21) از دو حديث بيان شده معلوم مي شود كه آن حضرت فرزندان خود را از طريق دعا به ياد خداوند متوجه مي گردانيد و غير مستقيم به آنها تعليم مي داد كه بايد در تنهايي و هنگام مشكلات بر خداوند توكل نمود و تنها از او در خواست كمك نمود.

پاورقي

17- بحار الانوار، ج 46، ص 290.



18- حلية الابرار، ج 2، ص 112.



19- الكافي، ج 2، ص 299؛ بحار الانوار، ج 46، ص 8-297؛ حلية الابرار، ج 2، ص 111ـ110.



20- بحار الانوار، به نقل از الكافي، ج 2، ص 487.



21- حلية الابرار، ج 2، ص 134.