بازگشت

اختلاف حديث در مسح پاي


آنگاه امام باقر (ع) در پاسخ جابر راجع به مسح به نقل مجمع البحرين چنين مي فرمايد كه مسح خفين نسخ شده و جمعي نفهميده اند مراد از مسح خفين چيست گمان كرده اند روي پا هر چه باشد اعم از جوراب و كفش و غيره روي آن مي توان مسح كرد.

در مجمع البحرين مي نويسد بدعا من الرسل - يعني ما كنت اول من ارسل من الرسل قد كان قبلي رسل كثيرة

مي گويد خف آن چيزي است كه بر پاي مي كنند و جمعش خفاف بر وزن كتاب است و از اين جهت حديث سبق الكتاب الخفين صادر شده و مراد از آن مسح كه در قرآن نقل شده مسح پاي است نه خف پس مسح بر خفين بعد از آن حادث شده پاره اي از شارحين گفته اند كه از اطلاقات مردم حرمين و از تتبع آنهاست كه از خف كفش و موزه و كفش عربي يا جوراب و غيره را استنباط كرده اند كه پشت دو پاي را مي پوشاند خواه چون چكمه ساق دار باشد يا كفش عربي بي ساق و معلوم نيست از كجا مسح ساقين را فهميده اند.

جابر مي گويد ابوالورد از امام پرسيد كه ابوظبيان حديثي براي من نقل كرده كه علي (ع) از نخست آب بريخت و آنگاه خفين مبارك را مسح فرمود فقال (ع) كذب ابوظبيان اما بلغك قول علي عليه السلام فيكم سبق الكتاب الخفين يعني ابوظبيان دروغ گفته مگر تو قول علي (ع) را نشنيده اي كه فرمود قرآن بر مسح خفين سبقت دارد آنگاه از امام (ع) پرسيد آيا اجازه مي فرمائي در مسح بر خفين مانند مردم سني مسح كنيم فرمود لا الا من عدو تتقيه او ثلج تخاف علي رجليك يعني جايز نيست مگر هنگامي كه از دشمن بيم داشته باشي و بايد تقيه كني يا از برف و گزند سرما بر پاي خود بيمناك باشي مي تواني بر روي پاپوش خود هر چه باشد مسح كني.

و در طريقه وضو غسل صورت و دستها از بالا تا سر انگشتان و مسح سر و پاها تا كعبين كه صريح آيه قرآن است و برادران سني ما به منظور مخالفت در وضو و غسل از پائين آب مي ريزند به بالا و به جاي مسح سر و پاها را مي شويند و دست بسته چون ابوحنيفه ايراني بود براي مخالفت با اماميه و ترضيه خاطر خلفا مخدومين خود مانند ايراني كه در ادب دست به سينه مي گذاشتند



[ صفحه 130]



آنها هم در نماز دست بسته نماز مي خوانند با اختلافات ديگري كه در محل خود بحث شده است.