بازگشت

فتاوي جاهلانه


سنت دين و شريعت بر اين جاري بود كه فقهاي شريعت پس از ائمه دين و معصومين (ع) از روي ادله اربعه «عقل و اجماع - كتاب و سنت» احكام را استخراج نموده و در مشكلات مردم فتوي دهند - سيره علماي متقي و عالمان پرهيزكار چنين بوده اما چون مسير حقيقت از جاي خود انحراف داده شد و براي اشغال مناصب و مقامات جعل اخبار شروع گرديد گروهي بي خرد و فرومايه بي دانش از روي جهالت مجذوب يا مرعوب مقامات شده فتوي به غير حق مي دادند - اين فتاوي جاهلانه در اسلام منع شده و پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم تحريم فرموده كه جاهل بخواهد به ميل خود يا براي ترضيه خاطر ديگري فتوي دهد.

حضرت امام محمدباقر عليه السلام به اصحاب خود فرمود

قال (ع) من افتي الناس بغير علم و لا هدي من الله لعنته ملائكه الرحمه و ملائكة العذاب و لحقه وزر من عمل بفتياه

يعني هر كس فتواي جاهلانه دهد و مردم را بدون علم و هدايت آسماني بدون آنكه از گفتار پيغمبر خدا يا امام كلمه ي نقل كند فتوي دهد و حكمي كه نمي داند براي كسي بگويد



[ صفحه 140]



خداوند و ملائكه رحمت و عذاب او را لعنت مي كند و گناه تمام كساني كه به فتواي جاهلانه او گمراه شده اند به گردن اوست.

ابورجا از حضرت ابي جعفر عليه السلام روايت مي كند كه فرمود ما علمتم فقولوا و مالم تعلموا فقولوا الله اعلم يعني آنچه مي دانيد بگوئيد و فتوي دهيد و آنچه از شما در فقه و احكام آن محمد نمي دانيد بگوئيد خدا مي داند.

حضرت امام محمدباقر عليه السلام فرمود «قال للعلم اذا سئل عن شي ء و هو لا يعلمه ان يقول الله اعلم و ليس لغير العالم ان يقول ذلك» فرمود براي عالم سزاوار است كه چون مسئله اي از احكام شرع از او بپرسند و بدان مسئله واقف نباشد بگويد خدا مي داند اما عالم موظف است علم خود را ظاهر سازد و بدان چه مي داند فتوي دهد لو ان العباد اذا جهلوا وقفوا لم يجحدوا و لم يكفروا يعني اگر بندگان خداي هر وقت در امري بي خبر باشند توقف نمايند به رأي و سليقه و نظر خود فتوي ندهند هرگز انكار نمي كنند و كافر نمي شوند.

فرمود پيغمبر (ص) اكرم هر چه لازمه امر معاد و معاش بشر بوده دستور فرموده و ما آن تعليمات عاليه را براي مردم شرح مي دهيم و مي آموزيم.

امام پنجم مي گويد پدرم فرمود ان الفقيه الزاهد في الدنيا الراغب في الاخرة المتمسك بسنة النبي فقيه كسي است كه به دنياي فاني ميل نكند و براي آخرت باقي رغبت نمايد به سنت پيغمبر خاتم النبيين تمسك داشته باشد - دنيا را كه همه هواست پشت سر اندازد و آخرت را كه همه سزاست هدف قرار دهد و براي رسيدن به آن سراي به سنت پيغمبر عمل كند.

ابان بن تغلب از حضرت ابي جعفر عليه السلام از معني فقيه پرسيد حضرت همين مفاد را به او تعليم فرموده.

حماد بن عثمان از استادش امام باقر عليه السلام مي پرسيد تفقه در غير علم دين چطور است مثلا تفقه در شعر امام عليه السلام فرمود و الشعراء يتبعهم الغاوون - شعرا غير ديني يعني كساني كه به نظم خود شمعي در مقابل پاي مردم روشن نكنند و تابع احساسات شهوي گردند گمراهند

شعرا در عصر جاهليت جز وصافي براي مناظر مرئيه خود از حيوانات و نباتات و جمادات بيش نبودند و بيشتر وصف مناظر شهوي را مي كردند قرآن آنها را گمراه معرفي كرد ولي بعد از آنكه شعرا موضوع شعر خود را عوض كرده آيات و احاديث و اخبار اسلامي را



[ صفحه 141]



در قالب الفاظ ريختند ائمه آنها را جايز شمردند و حتي در وصف شاعري كه با شعرش شمع روشن پيش پاي مردم از آثار دين برافروزد وعده داده اند كه لكل بيت بيت في الجنة يعني هر بيت شعر يك خانه بهشتي جايزه دارد - اين شعرا از اوهام و خرافات و خيال بافي و منفي بافي و شهوات خارجند تفقه در شعر شهوي منع شده و تفقه در شعر ديني تقدير گرديده است.