مدائني روايت مي كند كه عربي آمد حضور امام محمدباقر عليه السلام گفت آيا شما خدا را در حين عبادت مي بينيد.

قال (ع) ما كنت اعبد شيئا و لم اره فرمود كسي را كه نبينم عبادت نمي كنم.؟!

پرسيد چگونه مي بينيد.

قال (ع) لم تره الابصار مشاهدة العيان ولكن رأته القلوب بحقايق الايمان لا يدرك بالحواس و لا يقاس بالناس معروف بالآيات منعوت بالعلامات لا يجوز في قضيته هو الله الذي لا اله الا هو.

فرمود چشم سر نمي بيند اما به چشم دل مي بينم و به حقيقت ايمان درك مي كنم فرمود خدا به حواس ظاهري درك نمي شود نبايد حق را به ديدن احساسات و ادراكات مادي بشري قياس كرد يا به ايما و اشاره نشان داد بلكه بايد به ديده دل و ادراكات عقلي او را ديد و عبادت كرد كه او خدائي است يگانه نظير و شبيه و عديلي ندارد.

اعرابي گفت الله اعلم حيث يجعل رسالته اي و الله خدا بهتر مي داند چه كسي را نماينده خود قرار دهد اين خبر به نحو ديگر هم روايت شده است.