بازگشت

تسليم لامرالله


ابونعيم در حلية الاولياء به سند خود نقل مي كند كه محمد بن باقر العلوم مي فرمود قال ندعو الله فيما نحب فاذا وقع الذي نكره لم نخالف الله عزوجل فيما احب.

فرموده ما خدا را مي خوانيم به آنچه دوست مي داريم در اين حال اگر مكروهي پيش آمد مخالفت با خدا مي كنيم در آنچه دوست داشته ايم - اما نبايد چنين باشد بايد همه جا تسليم امر او شد اگر خوب يا بد به نظر ما آيد در هر حال تسليم امر او شويم كه هر چه پيش سالك آيد خير اوست.

يك روز جمعي آمدند از كسالت مرض كودكان شكايت كردند دعا كنيد خداوند شفا



[ صفحه 181]



دهد و اگر خطري آمد كه مرد فزع و جزع نكنيد تسليم امر او باشيد كه ما اين طور رفتار مي كنيم اختيار نفوس با خداوند است هر كه را بخواهد ثابت مي گذارد و هر كه را بخواهد مي برد خوشبخت كسي كه راضي به رضاي او و تسليم به امر او باشد.

اين درسي بود كه جدش سيدالشهداء در آخرين لحظات زندگي داد صورت روي خاك كربلا در مقتل خود نهاده گفت الهي رضا برضاك و صبرا علي بلاك و لا معبود سواك.

و در آيات متعدد مانند آيات توكل و اطاعت امر و تسليم و واگذاري كار خود به خداي عالم مخصوصا در خلال بيان خطب اخلاقي جدش تعليماتي سودمند به اصحاب خود داده كه مي رساند در ضمن آموزش و پرورش علم و دانش اخلاق و تربيت آموخته و نفوس زكيه را تهذيب فرموده است.