بازگشت

اخبار تاريخي امام محمدباقر درباره آدم ابوالبشر


علامه مجلسي در بحار از حضرت امام محمدباقر (ع) روايت مي كند كه در ذيل ان الله خلق آدم علي صورته فرمود خداوند حقيقت آدم را در صورت بشري قرار داد و اين قالب عنصري را حامل روح انساني مقرر فرمود.

و در آفرينش آدم خطاب به آب فرمود كه شيرين باش تا بهشت را بيافرينم و شور



[ صفحه 182]



باش تا جهنم را آنگاه آب شيرين را بر مشتي خاك زمين زده خميره آدم را آفريد.

از اين بيان معلوم مي شود بهشت همان شيريني و عذوبت آب را كه مايه حيات است دارد و جهنم تلخي و شوري جانگزاي دارد.

امام محمدباقر (ع) فرمود آدم پس از خلق شدن ذريه خود را ديد و آن ذريه در ذرات عالم وجود ديد فرمود اگر آدم عصيان نمي ورزيد اولاد او عاصي نمي شدند و اگر خداوند توبه او را قبول نمي فرمود توبه فرزندانش را نيز قبول نمي فرمود.

و نيز فرموده مكث آدم و حوا در بهشت هفت ساعت ربوبي بود و برخي هفت ساعت طبق ساعات دنيا نوشته اند و چون آدم به دنيا آمد دستور بناي كعبه به او داده شد و جبرئيل او را به مهندسي كمك نمود و خيمه اي زد تا او ساختن را فراگيرد آنگاه كعبه را هم چنان كه ديد ساخت و نوري به آن كعبه تجلي كرد و افق آن كوهستان را روشن و منور نمود و چون كعبه را ساخت دور آن طواف نمود و عرض كرد پروردگارا هر عمل مزدي دارد مزد من چيست؟ خطاب شد هر چه مي خواهي بخواه عرض كرد پروردگارا مرا بيامرز و ذريه مرا هم بيامرز خطاب شد هر كس مانند تو اعتراف به تقصير و معاصي كند مي آمرزم آدم اين دعا را خواند اللهم لا اله الا انت سبحانك و بحمدك اني عملت سوءا و ظلمت نفسي فاغفرلي انك انت التواب الرحيم لا اله الا انت و بحمدك اني عملت سوء و ظلمت نفسي فاغفرلي انك انت خيرالغافرين

پروردگارا تو خدائي كه جز تو خدائي نيست منزهي و سپاس مخصوص تست الهي من بد كردم و به خود ستم كردم مرا بيامرز كه تو توابي و بخشنده اي بارالها تو يگانه بي نظيري كه حمد مخصوص تست مرا به عمل بد مگير و بيامرز كه تو بهترين آمرزنده اي.

در تفسير و لا تقربا هذه الشجره از امام محمدباقر (ع) نقل است كه فرمود اي آدم و حوا به اين درخت نزديك نشويد و اين نهي تنزيهي بود.

در تفسير و لقد عهدنا الي آدم من قبل فلنسي و لم نجد له عزما فرمود از آدم عهد و پيمان گرفتيم و او فراموش كرد و ما تصميمي از او نديديم و اين نسيان بر او مستولي شد.

درباره قتل هابيل به دست قابيل فرمود چون هابيل صاحب گوسفندان خوب و قابيل صاحب زراعت هابيل گوسفند فربه زكوة داده را به قرباني آورد و قابيل از محصول زراعتي



[ صفحه 183]



كه ناپاك و تزكيه نشده بود و لذا از هابيل قبول شد و از قابيل مردود اين حقيقت در ذيل آيه شريفه:

و اتل عليهم نبأ ابني آدم بالحق اذقر باقر بانا فتقبل من احدهما و لم يتقبل من الاخر.

در اين تعليم آسماني چنين مي فهماند كه بايد قرباني دوست از بهترين مال مزكي باشد و از پليدي حقوق مردم پاك باشد.

از امام محمدباقر پرسيدند خداوند حوا را از چه آفريد فرمود مردم چه مي گويند گفته شد مي گويند از دنده هاي آدم فرمود دروغ است مگر خداي آفريننده عاجز است من از آبايم تا جدم شنيدم كه فرمود از خميره آدم مقداري زياد آمد كه حوا را از آن آفريد و آرامش خاطر او قرار داد و چون آبستن شد از حركات تكاملي نطفه و علقه و مضغه و لحوم و كمال ساختمان و حركت طفل خبر داد و حوا را از اين ظرفيت خود و باروري رحم خبردار فرمود.

و بعدا خواهيم گفت كه امام (ع) يك خبر جامع مفصلي بسيار مبسوط از ساختمان وجود آدم از صلب پدر تا رحم مادر و نشو و نماي او تا حشر و قيامت بيان مي فرمايد كه واقعا شنيدني است و با كشف علم امروزي بايد سر تعظيم در پيشگاه علم و دانش آنها فرود آورد.

حضرت امام محمدباقر (ع) در مكتب خود به قدري منظم به آموزش و پرورش پرداخته كه هر مربي و معلم را خيره و مبهوت مي سازد از آغاز آفرينش آدم و سير زندگي او و چگونگي خلقت آسمان ها و زمين و خانه كعبه و سبك زندگي از بنا و ساختمان و اعمال خير و زراعت و فلاحت و دام پروري و اينكه بايد اموال به دادن حق فقرا و حقوق آسماني مزكي گردد و روش پرورش زندگاني زناشوئي او را با علقه و محبت هاي متبادله بين زن و مرد همه را بيان مي فرمايد.

ياللعجب كه بي خبران از اسلام چه نسبتها به بشر و دوره اول زندگي او مي دهند آنچه مسلم است اين است كه آدم ابوالبشر پيغمبر بود و تمام وسايل تمدن و نيازهاي زندگي را خود مي دانست و به فرزندان آموخت دوره توحش و بربريت و بدويت خويشتن ناشناس نداشت



[ صفحه 184]



اين نسبت ها همه افترا و كذب و دروغ است كه كسي متمسك به ذيل تعليمات پيغمبران بود مدني و متدين و واقف به تمام امور و اسرار زندگي بود و آن كس كه متمرد بود زندگي بدوي و صحرائي و بياباني داشت و اكنون هم همين منطق حكمفرماست.

دوره بربريت و بدويت و سبعيت امروز هم در صحراهاي ميان ملل منحطه و غير واقع باقي و برقرار است و امام پنجم سير كامل زندگي او را از آغاز آفرينش تا مرگ او در تفسير آيات و بيان احاديث جدش نقل و تشريح و تعليم فرموده است.

و پس از شرح حال آدم و تعليمات آداب زندگي حال نوح و كشتي سازي و نجات مؤمنين و غرق مشركين را بيان فرمود و از قوم عاد و رسالت هود و سپس حضرت ابراهيم و داستان نمرود و ايمان خليل الله و ارشاد و هدايت آن حضرت وصف مي فرمايد.

پس از آن از نبوت يعقوب و شرح حال پسرانش و حال يوسف كه بهترين و شيرين ترين قصص بشريت در قرآن توصيف و تشريح فرمود نتيجه مي گيرد هر بشري تسليم امر حق گرديد و سر در اطاعت خالق آورد رستگار و موفق شد و هر كس متمرد و منحرف و متكبر و متفرعن گرديد به عذاب دردناك الهي گرفتار مي گردد.