بازگشت

احتجاجات امام محمدباقر


حضرت امام محمدباقر (ع) با مردم عصر احتجاج علمي مي كرد تا اشتباهات آنها را برطرف فرمايد يكي از كساني كه در اشتباه بود علي بن محمد بن المنكدر است كه از مشاهير زهاد آن عصر بود و چنانچه از اسمش هم ظاهر است كدوراتي روي قلب او را گرفته كه به انوار لامعه علوم و حقايق به آساني واقف نمي شد چنانچه اگر زهاد خشك كه مورد حملات عرفا مخصوصا حافظ شاعر شيرازي به همين جهت است و يكي از متأخرين در وصف آن گفته:



زاهد چه بلائي تو كه اين دانه تسبيح

از ترس تو سوراخ به سوراخ گريزد



شيخ مفيد در ارشاد مي فرمايد: محمد بن منكدر مي گويد پسر علي بن حسين را در يك ساعتي خارج از شهر مدينه ملاقات كردم كه دو غلام همراه او بودند. و خود بنفسه مشغول زراعت



[ صفحه 201]



و فلاحي و باغباني بود و گاهگاهي بر غلامان تكيه مي كرد و نفس سردي مي كشيد تا خستگي را رفع كند گفتم اي فرزند پيغمبر تو با اين سن و اين بدن فربه در اين ساعات گرم و آفتاب سوزان براي طلب كار و فعاليت مي كني امام نزديك آمد و هر دو كنار نهري رفتيم نشستيم در حالي كه عرق از پيشاني او مي ريخت - گفتم اي آقا تو بزرگ قريش هستي بايد در اين موقع آسايش كني و جوانان و غلامان تو كار نخلستان ها و مزارع را انجام دهند چرا در طلب دنيا اين اندازه كشش و كوشش مي كني؟

فرمود: قال (ع) لو جائني و الله الموت و انا في هذه الحال جائني و انا في طاعة من طاعات الله اكف بها نفسي عنك و عن الناس و انما كنت اخاف الموت لو جائني و انا علي معصية من معاصي الله.

فرمود اگر در اين حال كه در راه اطاعت امر حق و انجام وظيفه سعي و عمل مي كنم مرگ گريبان مرا گرفت خوشحالم كه در حال بندگي و اطاعت بوده ام ترس و بيم از آن است كه مرگ بيايد وقتي گريبان مرا بگيرد كه در حال معصيت باشم.

اين درسي بود كه امام محمدباقر به مسلمين داد كه در حال بين پنجاه و شصت سالگي شخصا بيل و اره و داس در دست داشت و به زراعت و آبياري و حرس و غرس اشجار و آب دادن مزارع مي پرداخت و آن را عبادت و اطاعت مي دانست چه عبادت تنها به نماز نيست نه آنكه نماز نخوانند و به اين خدمات خود را عابد و مطيع بدانند از اين طرف افراط و تفريط كنند نه بلكه بايد به واجبات عمل كرد و در دنيا هم براي خير به مردم كه مصداق اتم و اكمل نيكوكاري در زراعت و فلاحت است سعي و عمل نمود كه ليس للانسان الا ما سعي - بدترين صفات بشري اين است كه كل بر جامعه باشد و مفت خور شود يعني كاري براي اجتماع انجام ندهد و از دسترنج ديگران ارتزاق نمايد كه اين بحث را در مكتب اسلام مفصل بيان كرده ايم.

باري محمد بن منكدر گفت يابن رسول الله اكنون مرا موعظه اي بفرما من تو را موعظه كردم تو هم مرا موعظه اي كن حضرت فرمود موعظه اين است كه تو گمان نكني بايد وقت تنها صرف ذكر شود بايد كشش و كوشش نمود و براي امرار معاش قيام و اقدام كرد عبادت اين نيست كه تو به جاي كسب معاصي نماز بخواني و اگر كسي براي امرار معاش خود را به زحمت انداخت او را طالب دنيا يا حريص و ولوع به دنيا بشناسي اي منكدر بدان كه افضل عبادت طلب معاش از راه كسب حلال است كه انسان به نفس خود قيام كند و روزي حلال به دست آورد



[ صفحه 202]



فرمود هر كس شخصا قيام به تهيه نفقه خود و عيال و اولاد خود نمايد افضل عبادات را انجام داده و حضرت امام جعفر صادق عليه السلام از پدرش نقل فرمود كه پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم فرموده است ملعون ملعون من القي كله علي الناس

دور است از رحمت حق و رانده شده از لطف خداست كسي كه كل بر جامعه شود اين محمد بن المنكدر از صوفيان عصر امام باقر عليه السلام بود و او مانند طاوس يماني و ابراهيم ادهم و ساير متصوفه بود كه فقط به ذكر خفي و جلي مي گذرانيد و دنبال كار و كسب نمي رفت اما شريعت اسلام اين مكتب سوفيست را تحريم فرموده و مكتب اسلام را گشوده كه بشر بايد از راه دنيا به دين بگرود و به آخرت باقي برود با عقل و علم و با سعي و عمل با شهوت و غضب با زهد و تقوي با صفات متضاد مبارزه كند تا به كمال عقلي و علمي و شاهد مطلوب برسد انزوا و رهبانيت تنها ذكر - تصوف و يا علي مدد درد دين و دنيا و اجتماع بشر را دوا نمي كند به زبان پيغمبر خدا و ائمه دين ملعون و منفور است بايد تا آدمي زنده است در سرما و گرما كار و فعاليت كند از دسترنج خود تغذيه نمايد و رزق حلال به دست آورد زن بگيرد كاسبي كند بخورد و بخوراند تا سعادتمند شود چنانچه قرآن هم فوز و فلاح را در سايه همين درس فضيلت تضمين فرموده است.