بازگشت

درباره ظلم


قال الباقر (ع) لما حضرت ابي الوفات ضمني الي صدره ثم قال يا بني اوصيك بما اوصاني به ابي حين حضرته الوفاة بما ذكر ان اباه اوصاه قال يا بني اياك و ظلم من لا يجد عليك ناصرا الا الله

حضرت امام محمدباقر عليه السلام فرمود پدرم در حال مرض موت دست مرا به سينه خود گذاشت و فرمود اي فرزندم تو را وصيتي مي كنم كه پدرم به من وصيت كرده در حين وفاتش و او هم به وصيت پدرش توصيه شده كه فرمود فرزند عزيزم بر تو باد كه ظلم و ستم به كسي كه جز خدا ناصري ندارد نكني مبادا ستم بر ضعيفي شود كه كمك و معاوني ندارد و آن مظلوم را خداوند يار او است با خداوند ستيزگي شايسته نيست.



[ صفحه 253]



قال (ع) الظلم ثلاثة ظلم يغفره الله و ظلم لا يدعه الله فاما الظلم الذي لا يغفره فالشرك و اما الظلم الذي يغفره فظلم الرجل نفسه فيما بينه و بين الله و اما الظلم الذي لا يدعه الله فالمدايته بين العباد

فرمود ظلم سه قسمت است ظلمي كه خداوند آن را مي آمرزد و ظلمي كه قابل آمرزش نيست و ظلمي كه لا يدعه الله است اما ظلمي كه قابل آمرزش نيست شرك است و ظلمي كه قابليت آمرزش دارد ظلم به نفس است و ظلمي كه براي محاكمه دعوت مي شود و كيفر و پاداش دارد آن ظلم بين افراد است كه خداوند از ظلم به حق نمي گذرد مگر خود مردم از هم راضي شوند و در اين باره هم مطالب گفتني بسيار است كه در جاي خود بحث كرده ايم در حال ظلم ستم زشت است و كيفر و عذابي دردناك دارد و بزرگ ترين ظلم ها شرك به خداوند است كه سبب محروميت از كمال نفس مي گردد.