بازگشت

درباره زن


فرمود زن نبايد خود را واگذارد بلكه بايد خود را بيارايد و زينت كند اگرچه به گردن بندي باشد يا به حناي كمي باشد خضاب نمايد اگرچه سالخورده باشد.

و امام جعفر صادق عليه السلام از پدرش حضرت باقر عليه السلام فرمود هر كس به ما محبتش زياد باشد پيروي از ما مي كند و دوستيش نسبت به آنچه ما دوست داريم دوست دارد مثلا زن و شيريني را دوست خواهد داشت كه آنها نعمت خداوند مي باشند.

مردي از طريقه ازدواج زني با امام خود مشورت كرد فرمود نعم انما يشتريها باغلي الثمن.

پرسيد زني را كه مي خواهم بگيرم مي توانم ببينم فرمود بلي جز آن نيست كه آن را به گران ترين قيمت مي خرد و منظور امام اين است كه چون بيني بهتر اهتمام در كار خود مي كني و در محافظت آن مي كوشي چون زندگي با زن به قيمت جان شخص تمام مي شود بايد رعايت همه شئون زندگي مشترك را نمود.

و در روايت ديگر مي فرمايد براي شير دادن فرزندان خود زنان خوشگل و خوش صورت را انتخاب نمائيد از زنان زشت و كريه المنظر خودداري نمائيد كه زشتي و زيبائي در شير او اثري به سزا دارد.

استرضع لولدك بلبن الحسان و اياك و القباح فان اللبن قد بعدي (وسائل الشيعه)

قال (ع) هل يعطف الغني علي الفقير و يتجاوز المحسن عن المسي ء و يتواسون؟ قيل لا فقال ليس هؤلاء من الشيعه الشيعه من يفعل هذا

به آن حضرت گفتند پيروان شما زيادند فرمود آيا ثروتمندان بر تنگدستان مهرباني و بخشش مي كنند - آيا نيكوكاران از بدكاران مي گذرند آيا مراسم بردباري و برابري اسلامي را به جا مي آورند - گفتند نه فرمود اينان پيروان ما نيستند - شيعه آن كسي است كه داراي اين فضايل نفساني باشد.



[ صفحه 281]



قال (ع) قم بالحق و اعتزل ما لا يعينك و تجنب عدوك و احذر صديقك من الاقوام الا لامين من خشي الله و لا تصحب الفاجر و تطلعه علي سرك و استشرفي امرك الذين يخشون الله

فرمود حق را به پاي دار - آنچه سود نرساندت واگذار - از دشمن دوري كن - از دوستان بپرهيز مگر آنان كه درست كار و خداپرست باشند با بزهكاران رفاقت مكن و از راه خود آگاهشان ساز در كار خود با كساني مشورت كن كه از خدا بترسند.

قال (ع) اعرف الموده في قلب اخيك بما له في قلبك

دوستي برادر ايماني خود را به همان اندازه كه آنها را دوست داري بشناس.

قال (ع) لابنه جعفر - اصبر نفسك علي الحق فانه منع شيئا في حق اعطي في باطل مثليه

فرمود نفس خود را وادارد كه بر تلخي حق شكيبا باشد كه «الحق مر» و هر آن كس كه از حق چيزي نپذيرد ناگزير به باطل بايد تن در دهد.

قال (ع) الايمان حب و بغض

ايمان دوستي و دشمني بيش نيست - دوستي با حق دشمني با باطل.

قال (ع) ان هذه الدنيا يعطاها البر و الفاجر و ان هذا الدين لا يعطيه الله الا اهل خاصه

خداوند دنيا را به همه اشخاص بد و خوب مي دهد اما دين را جز به مردان روشن ضمير نمي بخشد زيرا دنيا رحمت است كه شامل همه مي گردد و دين نعمت است كه به خواص اعطا مي فرمايد.

قال (ع) ان الله يعطي الدنيا من يحب و يبغض و لا يعطي دينه الا من يحب

خداوند دنيا را به دوست و دشمن مي دهد ولي دين را فقط به دوستان مي بخشد كه قدر دين را بدانند.

قال (ع) اياك و الكسل و الضجر فانهما مفتاح الشر من كسل لم يؤد حقا و من ضجر لم يصبر علي حق

زنهار كه سست اراده و كم حوصله نباشي - اين دو عادت زشت كليد هر بدي است سستي اراده حق را ادا نمي كند و كمي حوصله شكيبائي بر تكميل كاري ندارد.



[ صفحه 282]



قال (ع) لا تسيرن و انت حاف و لا تنزلن عن دابتك ليلا الا و رجلاك في خف و لا تبولن في نفق و لا تذوقن بقله و لا تشمها حتي تعلم ما هي و لا تشرب من سقاء حتي تعرف ما فيه و لا تسيرن الا مع من تعرف و احذر من لا تعرف

مردي از پيروانش عازم سفر بود شرفياب شد تا با عرض رخصت دستور سفر بگيرد. فرمود برهنه پا راه مرو - شب بدون كفش از مركب پياده مشو - در سوراخ زمين بول نكن سبزي و گياهي را كه نمي شناسي نخور و از كاسه اي كه نمي داني چه چيز در آن است ننوش جز با كسي كه مي شناسي راه مرو - بترس و هشدار باش از آنكه نمي شناسي.

قال (ع) من لم يجعل الله في نفسه واعظا فان مواعظ الناس لن تغني عنه شيئا [1] .

كسي كه خداوند در دلش واعظي قرار نداده پند و اندرز ديگران در او اثري ندارد.

قال (ع) البشر الحسن و طلاقة الوجه مكسبة للمحبة و قربة من الله و عبوس الوجه و سوء البشر مكسبة للمقت و بعد من الله [2] .

بشاشت چهره و خوشروئي دوستان را زياد مي كند و به خدا نزديك مي سازد و صورت عبوس و بدخو دشمني مي انگيزد و بنده را از خدا دور مي سازد.

قال (ع) ثلاثة من مكارم الدنيا و الاخره ان تعفو عن ظلمك و تصل من قطعك و تحلم اذا جهل عليك

سه چيز در دنيا و آخرت نشانه بزرگي است اول كسي را كه بر تو ستم كرده ببخشي دوم با كسي كه رشته دوستي را با تو قطع مي كند تو پيوند كني سوم اگر ناداني بر تو جسارت كند بردباري نمائي.



اگر با تو نسازد دشمن اي دوست

تو مي بايد كه با دشمن بسازي



گرت رنجي رسد مخراش و مخروش

توكل كن به لطف بي نيازي



و گرنه چند روزي صبر مي كن

نه او ماند نه تو نه فخر رازي



قال (ع) اربع من كنوز البر كتمان الحاجة - و كتمان الصدقة - و كتمان الوجع و كتمان المصيبة

چهار چيز از گنج هاي گران بهاست - اول پنهان داشتن نياز و احتياج - دوم پنهان داشتن دردها - سوم پنهان داشتن خوبي هاي خود - چهارم پنهان داشتن مصائب و مشكلات.



[ صفحه 283]



قال (ع) الحيا و الايمان مقرونان في قرن فاذا ذهب احدهما تبعه صاحبه

شرم و ايمان به يك ريسمان بسته شده اند اگر يكي رفت ديگري هم مي رود.

هيچ چيزي به چيز ديگر نياميخت كه بهتر از بردباري با سه كس باشد چون حلم و علم با هم آميخت نتايج سودمندي مي دهد:

آن كس كه زباني راستگو دارد كردارش پاك است و هر كه را انديشه و نيتي نيكوست روزيش زياد شود و هر كه به خانواده و زيردستانش نيكي كند عمرش زياد مي گردد.

قال (ع) من صدق لسانه زكي عمله و من حسنت نيته زيد في رزقه و من حسن بره باهله يزيد في عمره [3] .



راست رو تا كه به سرمنزل مقصود رسي

تير تا راست نگرديد به مقصد نرسيد



قال (ع) ان هذا اللسان مفتاح كل خير و شر - ينبغي للمؤمن ان يختم علي لسانه كما يختم علي ذهبه و فضته فان رسول الله (ص) قال رحم الله مؤمنا امسك لسانه من كل شر فان ذلك صدقة منه علي نفسه ثم قال لا يسلم احد من الذنوب حتي يخزن لسانه

زبان كليد هر بد و نيكي است - مؤمن بايد بر زبان خويشتن قفل زند - همچنان كه بر طلا و نقره خود قفل مي زند زيرا پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود خداوند بيامرزد مؤمني را كه زبانش را از هر گفتار بدي نگهدارد و نگهداري زبان صدقه اي است كه بر خود روا مي دارد سپس فرمود تا كسي زبان خود را حفظ نكند از گناه ايمن نيست.

قال (ع) ان الله يبغض الفاحش المتفحش

خداي پاك هرزه گويان را دوست ندارد و هرزه پسندان را دشمن مي دارد.

قال (ع) الكمال كل الكمال التفقه في الدين و الصبر علي النائبه و تقدير المعيشه

فهميدن احكام دين و به كمال رسيدن آن شكيبائي بر مشكلات است و تأمين معيشت لازم دارد.

از كلمات امام محمدباقر است كه فرمود خبأ ثلاثة اشياء في ثلاثة اشياء خبأ رضاه في طاعته فلا تحقرن من الطاعة شيئا فلعل رضاه فيه و خبأ سخطه معصية فلا تحقرن من المعصية شيئا فلعل سخطه فيه و خبأ وليه في خلقه فلا تحقرن احدا فلعله ذلك الولي



[ صفحه 284]



فرمود خداوند سه چيز را در سه چيز ديگر پنهان كرده.

اول رضاي خود را در طاعتش پنهان نموده بنابراين هر طاعت و بندگي و عبادت را كوچك نشمريد شايد رضاي خدا در همان باشد.

دوم سخط و قهر و غضب خود را در معصيت پنهان فرمود معصيت را كوچك نگيريد شايد همان معصيت كوچك موجب سخط و قهر و غضب الهي شود.

سوم اولياء خود را در ميان بندگانش پنهان كرده مردم را تحقير نكنيد شايد همان كس را كه شما تحقير كنيد دوست و ولي خدا باشد.



برهنه پا و سرانند در ولايت عشق

كه قوتشان همه جوع است و جام عرياني



فقال (ع) اتقوالله شيعة آل محمد و كونوا النمرقة الوسطي يرجع اليكم الغالي و يلحق بكم التالي قالوا له و ما الغالي قال الذي يقول فينا ما لا تقوله في انفسنا قالوا فما التالي قال الذي يطلب الخير فيريد به خيرا و الله ما بيننا و بين الله قرابة و لا لنا علي الله من حجة و لا تتقرب اليه الا بالطاعة فمن كان منكم مطيعا لله يعمل بطاعته نفعته ولايتنا اهل البيت و من كان منكم عاصيا لله يعمل بمعاصيه لم تنفعه ويحكم لا تغتر واثلثا

بني هاشم جمع شدند اطراف امام محمدباقر عليه السلام فرمود اي آل محمد پرهيزكار شويد و يك راه معتدل را پيش بگيريد اين راهي كه داريد نتيجه آن غلو و يا پستي است گفتند چطور غلو است فرمود آنچه شما مي گوئيد كه در ما نيست و ما هيچ گاه نگفته ايم گفتند تالي كدام است فرموده است اراده خير مي كنيد و همان جا طلب مي نمائيد و اين درست نيست بايد كار با مقدمات خود انجام گيرد تا به نتيجه برسد فرمود خدا مي داند بين ما و خدا قرابت و خويشاوندي نيست مگر آنكه ما حجت خدا بر خلق هستيم هر يك از شما اطاعت خداوند مي نمايد دوستي ما اهل بيت براي او مفيد خواهد بود و هر كدام معصيت كنيد مجازات به معصيت خود مي شوند دوستي ما براي آنها در حال عصيان اثري نخواهد داشت فرمود واي بر شما مغرور به خويشاوندي پيغمبر و اهل بيت او نشويد عمل خود را اصلاح نمائيد.


پاورقي

[1] انور البهيه.

[2] بحارالانوار.

[3] بحارالانوار.