بازگشت

دستور زندگي در سفر


امام محمدباقر با آن فكر آسماني و ذهن نقاد خود هر چه را كه عرب و عجم نمي توانستند متذكر گردند و ادراك نمايند به صورت نصيحت به فرزند بيان فرمود و آداب زندگي را در تمام شئون مادي و معنوي ياد كرده است.

قال (ع) لا تسيرن و انت حاف و لا تنزلن عن دابتك ليلا الا و رجلاك في خف و لا تبولن في نفق و لا تذوقن بقلة و لا تشمها حتي تعلم ما هي و لا تشرب من سقاء حتي تعرف ما فيه و لا تسيرن الا مع من تعرف و احذر من لا تعرف

يكي از پيروانش عازم سفر بود به دربار ملكوتيش باريافت تا توديع كند و ضمنا تقاضاي دستورالعملي نمود.



[ صفحه 306]



فرمود برهنه پا راه مرو شب بدون كفش از مركبت فرود ميا مبادا پايت آسيب بيند يا خاري در آن خلد در سوراخ زمين بول مكن ممكن است خانه حيواني باشد كه ناگهان به تو حمله كند - سبزي و گياهي را كه نمي شناسي مخور قبل از آنكه بسائي و بداني چيست! مبادا از نباتات سمي باشد و از كاسه اي كه نداني چه در آن است ننوش و جز با كسي كه مي شناسي راه مرو بترس و بيدار باش و مراقب باش از كسي كه نمي شناسي.

در اين آموزش بهترين دستور سفر را براي مسافري كه راهي را نمي داند و اشخاص و همسفري را نمي شناسد و طريقه علم و حزم و احتياط را نمي داند بيان فرمود مبادا در سفر به خطر افتد چه بيشتر مخاطرات سفر براي آن روزي كه پياده مي رفتند تا امروز كه با طياره بروند همين ضروريات اوليه است مركب و خوراك و لباس و رفيق سفر كه اگر در هر يك آن خللي رخ ندهد جبران پذير نيست.

و لذا در روايت ديگر فرمود الرفيق ثم الطريق اول همسفر را انتخاب كن كه تنها نباشي زيرا انسان از انس است و مدني بالطبع است و نمي تواند در سفر تنها باشد ناگزير است با يكي هم خوي شود و البته بايد او را بشناسد مراتب ايمان عقيده و دوستي و دشمني او را بداند تا در امان باشد قهرا هر مسافري در بيابان ميل مي كند از هر آبي بنوشد و از هر گياهي بخورد امام مي فرمايد تا آن گياه را نشناسي و تا آن آب را و ظرف آب را نداني چگونه است از آن تناول مكن مبادا به تو زياني رساند و اين ها دستور زندگي مادي براي حفظ جان و روان است.

قم بالحق و اعتزل ما لا يعينك و تجنب عدوك و احذر صديقك من الاقوام الا لامين من خشي الله و تصحب الفاجر و تطلعه علي سرك و استشر في امرك الذين يخشون الله [1] .

فرمود حق را به پا دار آنچه سود نمي رساند و بي فايده است واگذار و مرتكب آن علم مشو و از دشمن دوري كن و از دوستان بپرهيز مگر آنان كه درست كار و خداپرست باشند با بزهكار رفاقت مكن و به راز خود آگاهش مساز و در كار خود با كساني مشورت كن كه از خدا بترسند.

اين تعليم براي آداب معاشرت و كسب و كار و حرفه و پيشه چه دستورالعمل بزرگي



[ صفحه 307]



است كه مرد خردمند در كار خود فكر كند كاري سودمند انجام دهد و به غير از خدا و كساني كه به ياد خدا باشند طرف مشورت قرار ندهد.


پاورقي

[1] بحارالانوار ج 12.