بازگشت

خبر از خلافت منصور


ابونعيم اصفهاني مي نويسد: سلام بر ابي جعفر محمد بن علي كه عزت و شرافت و تقوي را عملا به مردم نشان داد.

امام قطب الدين ابي سعيد هبة الله ابي الحسن نهاوندي از ابي بصير روايت مي كند كه در مسجد مي نشستم و درس علم و فضيلت مي داد يك روز قبل از آنكه هنوز منتقل به بني عباس شود منصور ابوجعفر و داود بن سليمان وارد شدند داود سلام كرد امام محمدباقر او را جواب داد و منصور يك گوشه ديگري از مسجد پيغمبر نشست حضرت امام محمدباقر فرمود چرا دوانيقي نزديك نيايد او جفا كرده و مي بينم چند صباحي نگذرد كه او بر گردن مردم سوار شود - و شرق و غرب عالم را بگيرد - داود برخاست نزد منصور رفت جريان را به او گفت منصور برخاست با ادب نزد امام پنجم آمد مانند همه كساني كه قبل از نيل به يك مقام و منصبي خضوع و خشوع دارند زمين ادب بوسه زد و چون مي دانست گفتار



[ صفحه 361]



ائمه معصومين حجت و حقيقت است مي خواست از آن امام اتخاذ سند كند و يقين نمايد حضرت فرمود حتما اين منصب به تو مي رسد گفت آيا پس از من خلافت به فرزندانم هم مي رسد فرمود آري پرسيد مدت سلطنت بني اميه طولاني تر بود يا سلطنت بني عباس فرمود از بني عباس طولاني تر مي شود شما سلطنت را مانند گوي به كودكان خود دست به دست مي سپاريد ابوجعفر منصور چون به خلافت رسيد به احترام اين پيشگوئي نسبت به امام باقر عرض ادب كرد و متعرض او نشد. [1] .


پاورقي

[1] فصول المهمه ابن صباغ ص 200.