بازگشت

زن و زندگي


يكي از نكات حساس زندگي بشر انتخاب زن و تأثير زن در زندگي مرد است كه در هر فردي اثري مخصوص به جا مي گذارد كه مشابه با فردي ديگر نيست و به راستي و حقيقت از سعادت مرد اين است كه زني در افق و سنخيت و فكر و سليقه او تصادف كند يا مقدر گردد و بدبخت ترين مردم آنها هستند كه مواجه با زن غير موافق گرديده و سوهان روح آنها مي شود.

اين بحث زن و زندگي به قدري پهناور است و اهميت دارد كه در تحت ابواب و عناوين مختلف نيازمند كتب مفصلي است - و تعمق در اين كار بيش از حد لازم است و به نظر اينجانب اينكه گفته مي شود بايد اول كار دقت كرد تا حوادثي رخ ندهد تا حدي صحيح ولي شرط عدم حادثه نمي گردد بلكه بايد به خدا پناه برد و از او خواست كه با تفضلات عاليه خويشتن مرد را در جريان زندگي سعادتمند كند كه شرط عمده آن داشتن و توافق يك زني است كه كاملا منطبق با سليقه و روحيه او باشد چه تنها دين تنها اخلاق تنها زيبائي يا مال - ظرافت حسب نسب مكارم اخلاق و غيره كافي نيست بلكه هزار نكته باريكتر ز مو اينجاست كه آن توافق روحيه و سليقه و همه چيز زندگي مي باشد.

وقتي به تاريخ زندگاني پيغمبران خدا حتي ائمه اطهار مراجعه مي كنيم خواهيم ديد كه گاهي زنان آنها هم مانند زن نوح - زن لوط - زن امام حسن مجتبي - زن امام محمدتقي جواد الائمه از دشمنان آنها و بالاخره برخي قاتل شوهر شدند و اين بدبختي در سير زندگي تكويني بشر ادامه دارد و از نظر تشريع هم معلل به علت آزمايش تكاملي يا به اصطلاح تاديب انضباطي است كه مرد مواجه مي شود تا نفس اماره و مكار خود را شايد در حيطه اقتدار درآورد و به كمال مطلوب برسد.

در ميان ائمه كه آنها سرمشق زندگي بشر هستند افرادي بودند كه از جهت زن به اين مفهوم كه ما براي خود تصور مي كنيم خوشبخت بودند.

يكي از آنها حضرت سيدالشهداء عليه السلام بوده است كه با داشتن چند زن هر يك فداكار و نابغه و علاقمند و مربي و بزرگمنش بوده اند - و يكي هم حضرت امام محمدباقر عليه السلام است كه از جهت مادر و زن در خاندان تربيتي داخلي مواصلت فرموده و از دو زن خود خوشبخت و از شرايط اطاعت و ايمان، اخلاق و عقايد - تحمل و تمكن تمكين و طهارت و تقوي و غيره برخوردار بود و زن اول از بني هاشم و تيره خاندان ابوبكر در تربيت عترت و زن دوم از طايفه ثقفيه



[ صفحه 363]



كه در شجاعت و فضيلت و شهامت و تربيت هر دو از مفاخر زنان آن عصر بودند.

مادر امام جعفر صادق عليه السلام و عبدالله از مربيان فهميده و زنان عابده و پارسا و باورع بود - و دو فرزند برومند كه يكي خورشيد درخشان علم و فضيلت و ديگري نيز ستاره رخشنده تهذيب اخلاق بود.

تربيت ديني و تهذيب نفس و تكامل معنوي اين خاندان مركز نشر علم و فضيلت و اخلاق و سعادت گرديد مردم اطراف براي درك فيوضات كامله به دربار آنها مي شتافتند و استفاده مي كردند.