بازگشت

رهبري، خارچشم دشمن


حمله به رهبري امت اسلامي يكي از ترفندها و نقشه هاي اصلي دشمنان دين است كه از همان صدر اسلام در صدر توطئه هاي آنها قرار داشته است. در همين زمينه در قرآن مي خوانيم:



«منافقان از آن بيم دارند كه آيه اي عليه آنها نازل شود و به آنها از اسرار درونشان خبر دهد.»(13)



(اي پيامبر به آنها) بگو: استهزا و تمسخر كنيد، خداوند آنچه را از آن بيم داريد آشكار مي سازد.



و اگر از آنها بپرسي، (در توجيه كارشان) مي گويند: ما شوخي مي كرديم و بازي. بگو: آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مي كنيد؟(14)



بگو: عذرخواهي ديگر سودي نداريد. شما پس از ايمان آوردن كافر شديد، اگر گروهي از شما را (به خاطر توبه) ببخشيم، گروه ديگري را عذاب خواهيم كرد، زيرا آنها مجرمند.(15)



امام باقر عليه السلام در شأن نزول آيات فوق مي فرمايد:



گروهي از منافقان در جلسه اي سرّي براي كشتن پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نقشه كشيدند كه پس از برگشتن از جنگ تبوك در يكي از گردنه هابه صورت ناشناس كمين كنند؛ شتر حضرت را رَم دهند و حضرت را به قتل رسانند. خداوند پيامبرش را از اين نقشه مطّلع ساخت و حضرت نيز دستور داد گروهي از مسلمانان مراقب باشند تا آنها را متفرق كنند. هنگامي كه پيامبر صلي الله عليه و آله به محل مورد نظر (گردنه) رسيد، عمار مهار شتر حضرت را در دست داشت و حذيفه از پشت سر، آن را مي راند. در اين هنگام، منافقان با صورتهاي پوشيده هجوم آوردند. پيامبر صلي الله عليه و آله به حذيفه فرمود: به صورت مركبهاي آنها بزن تا دور شوند و حذيفه نيز چنين كرد. هنگامي كه پيامبر صلي الله عليه و آله به سلامت از گردنه گذر كرد، به حذيفه فرمود:



آنها را شناختي؟ گفت: خير، هيچ كس را نشناختم. سپس رسول خدا صلي الله عليه و آله نام همه آنها را برشمرد. حذيفه گفت: اكنون كه چنين است چرا گروهي را نمي فرستي آنها را به قتل رسانند؟



فرمود: «دوست ندارم عرب بگويند هنگامي كه محمد بر يارانش پيروز شد به كشتن آنها پرداخت.»(16)

پاورقي

13- توبه، آيه 64.



14- آيه 65.



15- آيه 66.



16- مجمع البيان ذيل آيات فوق.