بازگشت

خبر ديگر درباره محشر


به نقل روضه كافي به سند محمد بن اسحق گفت از امام محمدباقر شنيدم كه فرمود پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم در تفسير اين آيه يوم نحشر المتقين الي الرحمن وفدا فرمود روزي كه جماعت پرهيزكاران را به پيشگاه خداوند رحمن براي نايل شدن به اقسام رحمت الهي حشر مي كنيم - فرمود اي علي وفد جز مردم سواره نباشند يعني اطلاق وفد بر سواران مي شود و اين جماعت يعني اين اشخاص كه در اين آيه اشاره شده مردمي مي باشند كه از خداي مي ترسند پرهيزكار - پارسا - متقي با ورع زيسته و خداوند هم آنها را دوست داشته و اختصاص داد به محبت خود و اعمال آنها را مورد توجه و رضايت قرار داد. و اين مردم متقيان هستند آنگاه خطاب به علي بن ابيطالب كرده فرمود:

يا علي اما و الذي خلق الخلقة و بري ء النسمه انهم ليخرجون من قبورهم و ان الملائكة لتستقبلهم بنوق من نوق العز عليها رحائل الذهب مكللة بالدر و الياقوت و جلائلهما الاستبرق و السندس و خطبها جدل الارجوان تطير بهم الي المحشر مع كل رجل منهم الف ملك من قدامه و عن يمينه و عن شماله يزفونهم زفا حتي ينتهوا بهم الي باب الجنة الاعظم و علي باب الجنة شجرة ان الورقة منها ليستظل تحتها الف رجل من الناس و عن يمين الشجره عين مطهرة مزكية قال فيشقون منها شربة شربة فيطهر الله بها قلوبهم من الجسد و يسقط عن ابشارهم الشعر و ذلك قول الله عز و جل و سقاهم ربهم شرابا طهورا من تلك العين المطهره قال ثم يصرفون الي عين اخري عن يسار الشجره فيغتسلون فيها و هي عين الحيوة فلا يموتون ابدا

قريب بدين مضمون فرمود اي علي سوگند به خدائي كه دانه را شكافت و اين خلق را بيافريد اين گروه يعني پرهيزكاران كه در دار دنيا به تقوي كار كرده اند از قبور خود بيرون مي شوند و فرشتگان خداي سبحانه تعالي با ناقهاي عزت كه بر آنها بار طلا نهاده و مكلل به در و ياقوت است و از استبرق و سندس بهشت پوشيده شده و زمامش از پوست ار جوان بتافته ايشان را استقبال كنند و ايشان را با چنين عظمت و ابهت و جلال به محشر طيران دهند و با هر مردي از آن جماعت هزار فرشته از پيش روي و طرف راست و چپ وي در حركتند و ايشان را در كمال عزت و كرامت راه سپارند تا به درب بهشت اعظم برسانند و بر باب بهشت درخت بزرگي است چنانكه هر برگي از برگهايش هزار مرد از آدميان را



[ صفحه 374]



در سايه خود حفظ مي كند و از جانب راست اين درخت چشمه اي است پاك و صاف كه آن مردم متقي از آن جرعه جرعه مي نوشند و خداي تعالي از بركت و ميمنت اين چشمه دل هاي ايشان را از غبار حسد بشويد و پاك گرداند و موي بسيار از بشره آنها فرو ريزد و اين است معني قول خداي تعالي كه فرمود بياشاماند پروردگار ايشان به مردان متقي شراب طهور و مطهر و مزكي باشد و اين همان چشمه زندگاني و آب حيات است كه هر كس بياشامد بوي مرگ ديگر نمي شنود.

ثم قال يوقف بهم قدام العرش و قد سلموا من الافات و الاسقام و الحر و البرد ابدا قال فيقول الجبار جل ذكره للملائكة الذين معهم احشروا اوليائي الي الجنه و لا توقفوهم مع الخلائق فقد سبق رضائي عنهم و وجبت رحمتي لهم و كيف اريد ان اوقفهم مع اصحاب الحسنات و السيئات قال فتسوقهم الملائكه الي الجنه فاذا انتهوا بهم الي باب الجنة الاعظم ضرب الملائكة الحلقه ضربة تصر صريرا فبلغ صوت صريرها كل حوراء اعدها الله لاوليائه في الجنان فيتباشرون بهم اذا سمعوا صرير الحلقة فيقول بعضهم لبعض قد جائنا اولياء الله فينفتح لهم الباب فيدخلون الجنه و تشرف عليهم ازواجهم من الحور العين و الادميين فيقلن مرحبا بكم فما كان اشد شوقنا اليكم و يقول لهن اولياء الله مثل ذلك.

فرمود يا علي اين پرهيزكاران را در پيشگاه عرش حق نگاه مي دارند آنجا از تمام آفات و اسقام و بليات و آلام و امراض و زحمات و گرما و سرما و صدمات آسوده خواهند بود آنگاه از جانب عرش پروردگار به فرشتگاني كه با آنها هستند خطاب مي شود دوستان ما را به بهشت جاويد رهبري كنيد و ديگر متوقف نسازيد زيرا آنها بر ديگران سبقت و امتياز دارند رضا و خشنودي ما را بر هر كار در دنيا مقدم داشته اند و كارهاي خود را به ورع و پارسائي برگزار نموده اند ما از آنها راضي و از اعمال شان خشنود هستيم رحمت من در حق آنها واجب است و نبايد آنها در حساب ديگران و در صفوف كساني كه داراي حسنات و سيئات با هم هستند در يك صف قرار گيرند.

فرشتگان رحمت حق اين جماعت پرهيزكاران را به بهشت عدن و به بهشت اعظم راهنمائي مي كنند.

فرشتگان حلقه درب بهشت را چنان مي كوبند كه صداي آن به تمام حورياني كه



[ صفحه 375]



خداوند تعالي آفريده است و در باغ هاي بهشت و جنات رضوان براي دوستانش مهيا داشته مي شنوند و چون صرير و صدا را بشنوند يكديگر را بشارت مي دهند و مي گويند اولياء خدا و دوستان حق نزد ما آمدند - آنگاه درب بهشت بزرگ را بگشايند و آنها را درون بهشت جا دهند و از ازواج ايشان از حورالعين و آدميين همه حضور به هم رسانده استقبال كنند و خير مقدم گويند كه مرحبا بر شما به ديدار شما بسيار شايق و منتظر بوديم اولياء خدا نيز همان تحيت و ترحيب را مي گويند و با هم بخرامند.

در اينجا علي عليه السلام عرض مي كند يا رسول الله معني قول خداي تعالي كه مي فرمايد غرف من فوقها غرف مبنية چيست؟ فرمود غرفه هاي بلند كه بر فراز آن غرفه هاي بلند ديگر است بدون قصور و اعوجاج در نهايت استحكام و استواري بنا شده.

پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود اين غرفه ها براي اولياء خودش با در و ياقوت و زبرجد ساخته شده و سقف هاي آن از طلا كشيده شده و به نقره پوشيده شده و هر غرفه اي از آن غرفه ها هزار درب طلا دارد و بر هر دري هزار فرشته موكل است.

و اضافه فرمود كه «فيها فرش مرفوعه اذا ادخل المؤمن الي منازله في الجنة و وضع علي رأسه تاج الملك و الكرامه البس حلل الذهب و الفضه و الياقوت و الدر منظومة في الاكليل تحت التاج قال و البس سبعين حله صرير بالوان مختلفه بالذهب و الفضه و الياقوت خير فذلك قول الله عز و جل يحلون فيها من اساور من ذهب و لؤلؤا و لباسهم فيها حرير فاذا جلس المؤمن علي سريرة اهتز سريرة فرحا فاذا استقر لولي الله عز و جل في الجنان استأذن عليه المتوكل بجنانه ليهنه بكرامة الله عز و جل اياه فيقول له خدام المؤمن من الوصفاء و الوصائف مكانك فان ولي الله عز و جل قد اتكا علي اريكته و زوجته الحوراء تهيأ له فاصبر لولي الله.»

فرمود در آن منازل عاليه فرش هاي بلندي بر فراز هم افكنده اند و چون مؤمن به منازل خود كه بهشت است وارد شوند تاج كرامت و ملك بر سر او گذارند و جامه ها و حله هاي زربافته و سيمين كه با ياقوت و در به هم پيوسته در اكليلي كه در زير تاج باشد بر تن بيارايد و هفتاد جامه حرير با رنگ هاي گوناگون و انواع لباس ملون با طلا و نقره و ياقوت سرخ مزين گرديده اين لباس ها را بپوشند و در اين مورد است كه خداوند عالم فرموده.

زيور بسته شوند در بهشت جاويد با دستبرنج هاي زرين و مرواريد و جامه هاي حرير



[ صفحه 376]



زربفت مرواريد نشان و چون شخص مؤمن بر تخت خويش جلوس كند سريرش از شدت فرح و شادماني به جنبش درآيد و چون ولي خدا در جنان جاودان استقرار يابد آن فرشته كه موكل باغ هاي اوست رخصت گيرد و او را به كرامت و مباركباد خداي تعالي و تهنيت و تحيت تبريك گويد و خدام مؤمن از زن و مرد او را خير مقدم گويند و ازواج آنها آماده باش خود را به عرض او برسانند - آنها مشعوف و مسرور گردند سپس حورالعين از خيمه ها بيرون مي آيند و با لباس هاي زرين به راهنمائي فرشتگان به سوي سرير آنها مي روند و بوي مشك و عنبر از آنها ساطع است.

اين حوريه ها با تاج كرامت و با كفش مكلل به ياقوت و لؤلؤ و بندنعلين او از ياقوت سرخ است چون آنها به ولي خدا نزديك شوند متقيان و دوستان خدا با شوقي مفرط به ملاقات آنها رفته استقبال كنند و به حورالعين گويند امروز روز رنج و تعب و زحمت نيست بلكه زمان آرامش و آسايش است.

مي فرمايد يا علي اين متقيان با حورالعين معانقه مي كنند و معانقه آنها پانصد سال طول مي كشد بدون آنكه از هم ملول شوند و هر دم هزارها فرشته براي تهنيت او آيند و تبريك گويند و دسته دسته فرشتگان به زيارت ولي خدا خواهد آمد - و از هر دري هزارها فرشته به ديدار ولي خدا آمده با هم مفاخرت مي كنند - دعواهم فيها سبحانك اللهم و تحيتهم فيها سلام آنها تقديس و تسبيح گويند و لحمدالله رب العالمين بخوانند و براي آنها رزق معلومي هست و صفات صبر و شكيبائي و حلم و بردباري آنها به صورت زيبائي تجسم پيدا كند و براي آنها فضيلتي گرد. [1] .


پاورقي

[1] امالي شيخ طوسي - از ابوحمزه ثمالي به نقل ناسخ التواريخ سپهر كاشاني.