بازگشت

علت اختلاف اخبار مواليد و وفيات


درباره سبب اختلاف تاريخ مواليد و وفيات ائمه اطهار و خاندان عترت و طهارت شمه اي در كتاب قمر بني هاشم و علي اكبر و علي اصغر و همچنين زينب كبري و علي بن الحسين زين العابدين عليهم السلام اشارت رفت كه بيشتر به جهت تشابه اسماء و كني و القاب بوده است چنانچه حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام از 38 فرزند سه زينب و دو عباس داشته و امام حسين اسامي همه فرزندانش را به سبب اعمال نفوذ سياسي امويه در شام كه تا يك قرن اسامي اولاد خود را محمد و علي نگذاشتند همه اسامي پسرانش را علي گذاشت و فرمود اگر



[ صفحه 390]



هزار پسر مي داشتم همه را علي نام مي نهادم و اين تشابه اسماء سبب اختلاف صفات و فضايل و مزايا و مشخصات مخصوصا مواليد و وفيات گرديده است و چنانچه در همين مورد امام محمدباقر عليه السلام سه محمد در عصر او بودند كه پدر هر سه علي و هر سه از خاندان قريش بودند و اتفاقا هر سه به دست آل زياد و آل مروان كشته شدند كه سبب اختلاف اخبار مواليد و وفيات آنها گرديد.

نكته ديگري كه بايد از نظر تجزيه و تحليل تاريخ در نظر داشت اين است كه در آن عصر معمول نبود كه تاريخ تولد محسوب شود يا تاريخ وفات ذكر شود بلكه فقط مشخصات روي مباني علمي و فضايل نفساني و حوادث و اتفاقاتي بود كه رخ مي داد و آن حوادث و اتفاقات مبداء تاريخ مي شد هنوز عرب آشنا به مباني تاريخي نبود هر واقعه رخ مي داد حوادث واقعه مصادف زمان او را از آن واقعه مبداء تاريخ مي گرفتند چنانچه اين اشتباه باعث اختلاف عمر فاطمه زهرا در تولد او شده است و همچنين در رحلت آن سيده نساء عالمين از 75 روز تا شش ماه سبب كتمان ملاقات دشمن نوشته اند و سبب ديگر هم داشته كه از آن جمله تقيه و كتمان از بدانديشي دشمن بوده است چه اكثر دشمنان آل محمد در مقام قتل و شهادت آنها بودند مخصوصا در زمان بني عباس كه رقيب نزديك خلافت به حساب مي رفتند.

بني اميه مي دانستند كه خلافت حق آنها نيست و غاصب هستند ولي چون سواري بر گردن مردم به منظور كيف شكم و احراز مقام و سلطه بر جان و مال و نفوس عامه بود همه چيز را زير پا گذاشتند و چون خلافت را گرفتند با اولاد علي ظاهرا پس از شهادت سيدالشهداء عليه السلام كاري نداشتند و در خفا و پنهاني آنها را تضعيف نموده مي كشتند كه مبادا مدعي خلافت آنها شوند.

اما بني عباس كه عموزادگان علويين بودند خود را رقيب خلافت دانسته جديتي براي ضعيف نمودن و تبعيد و زنداني و قتل و مسموم نمودن ائمه اماميه داشتند و لذا غالب تولد و وفات يا مسموميت و شهادت آنها به عمد يا سهو پنهان و كتمان مي شد مورخين هم كه اكثر سني و آنها كه مورد توجه دربار خلفا بودند عنايتي به اين جهت نداشته كه الناس علي دين ملوكهم يا از جهت سستي عقايد خودشان يا از لحاظ راضي نگاه داشتن خلفا و مخدوماتشان توجهي به اين موضوع نكرده و در بيان وقايع ايام و سنين و اعوام مي نوشتند و قيل مات محمد بن علي الباقر (ع) كه تصريح نكرده باشند مانند همه مورخين معاصر همه سلاطين كه براي



[ صفحه 391]



فرمانروايان يا خلفا و يا به امر آنها تاريخ مي نوشتند البته به ميل آنها مطلب تدوين و تنظيم مي شده است.

يا از جهت اين بود كه به امامت و خلافت حقيقي اهل بيت عقيده نداشتند وقايع عهد امامت پسر را در زمان پدر يا بعكس اشتباها نسبت مي دادند چنانچه در بسياري از ائمه و اخبار صادره آنها و وقايع هائله آنها اين اشتباه رخ داده است و به سبب كتمان يا عدم تتبع يا بي علاقگي موضوع مبهم و به اجمال باقي مانده كه براي محقق هم كار را مشكل كرده اند اين اشتباهات دامنه آن بالا گرفته به حدي كه در خود خلفا و زمان خلافت آنها به جهت تشابه اسامي اشتباه نموده اند - زيرا مورخين سني بيشتر نقل قول كرده بدون تتبع و تحقيق و اخبار را به صورت روايت و نقل خبر ثبت و ضبط كرده اند نه به صورت تجزيه و تحليل يك موضوع تاريخي مثلا در اسامي خلفاي بني اميه وليد بن عبدالملك را با وليد بن يزيد بن عبدالملك به هم اشتباه كرده اند زيرا مقيد به تاريخ تولد و وفات و حكومت نبوده اند - يا ابراهيم بن هشام بن اسماعيل بن وليد بن مغيره مخزومي را كه دائي و خالوي هاشم بن عبدالملك بوده با هم اشتباه كرده اند و يكي از موارد اشتباه همين جا نسبت به امام محمدباقر عليه السلام مي باشد كه در زمان همين هشام دائي و خالوي او والي مدينه بود و به امر او سمي به حضرت باقرالعلوم خورانيده و يا اشتباه ابراهيم بن وليد بن عبدالملك بن مروان كه چند روزي بر مسند خلافت نشست و خلافت او پس از يزيد بود به شرحي كه در تاريخ مفصل اسلام نگاشته ام و با تشابه يزيد بن وليد بن عبدالملك با وليد بن يزيد بن عبدالملك و هشام بن عبدالملك كه شانزده سال پس از امام محمدباقر خلافت داشته اكثر به هم اشتباه نموده و در مسموم نمودن و شهادت و رحلت امام كه از سال 114 تا 136 به اين اشتباه افتادند به همين جهات بوده است مثلا نوشته اند ابراهيم بن وليد آن حضرت را زهر داد. در حالي كه شهادت امام در زمان هشام بن عبدالملك روي داده و ابراهيم بن هشام كه جدش وليد بن مغيره است با ابراهيم بن وليد بن مغيره و ابراهيم بن وليد مشتبه شده اند كه معلوم مي شود ابراهيم والي مدينه از طرف هشام خليفه شام امام پنجم را مسموم كرده در همان سنوات 114 تا سال 117 نه ابراهيم خليفه 126 كه سبب اختلاف عمر و رحلت حضرت قرار گيرد.

نكته جالب توجه كه مورد عنايت اماميه بوده و مورخين سني توجهي نداشته اند مدت امامت هر يك از ائمه چهارده معصوم بوده كه تاريخ زندگاني امامت آنها شايان اهميت



[ صفحه 392]



است و اهل سنت كه معتقد نبودند متروك گذاشتند.

ما در كتاب 14 معصوم مختصر تاريخ تولد و وفات هر يك را از اول هجرت تا سال 260 مرتب نگاشته ايم و تحقيقات لازم در آن مورد نموده ايم - كه به كلي اختلاف برطرف گردد و البته آنچه مورد توجه و وثوق است اخبار اتفاقي علماي اماميه از خود خاندان عترت و طهارت است كه مدارك موثق ما را تشكيل مي دهد و اختلافات بيشتر از مورخين سني است به همين جهاتي كه گفته شد و گرنه بين فقها و علماي شيعه اماميه اختلافي كمتر به نظر مي رسد - مگر نقل قول عامه باشد با اين مقدمات ثابت شد كه اختلافات در اثر خصومتها و عدم التفات مورخين و اغراض سوء آنها بوده و گرنه تولد يكبار و مرگ يكبار بوده است.