بازگشت

فرق بين دولت اموي و عباسي


دولت بني عباس از ضعف دولت اموي استفاده كرد و قريب نيم قرن طرح نقشه گرفتن و زمامداري از بني اميه را داشتند تا به حمايت ايرانيان اين موفقيت براي آنها دست داده و اينك با بيان فرق و امتياز اين دو دولت مي توان به روحيه آنها بيشتر آشنا گرديد.

حزب اموي - با بني هاشم براي دو منظور مي جنگند اول انتقام از رسول خدا دوم رسيدن به حكومت

بني عباس فقط براي نيل به سلطنت و خلافت پيكار مي كردند و هر كه با آنها مخالف بود با او مي جنگيدند خواه به دين برخورد كند يا به دنيا

بني اميه حضرت ابي عبدالله حسين بن علي را در كربلا با فرزندانش شهيد كردند تا مخل حكومت آنها نباشد.

بني عباس حسين بن علي را در فخ با بسياري از علويين كشتند.



[ صفحه 432]



بني اميه سه نفر از ائمه عليه السلام را مسموم كردند تا مخل حكومت آنها نباشد.

بني عباس شش نفر از ائمه عليه السلام را مسموم كردند - حضرت صادق، كاظم، رضا، جواد، هادي عسكري عليهم السلام را و هر يك را خواستند و پس از وقوف بر فضايل علمي آنها دستور مي دادند كه آنها را مسموم مي كردند چنانچه هشام بن عبدالملك حضرت باقر را به شام دعوت كرد و چون از او بيمناك شد او را به وسيله عامل مدينه مسموم ساخت.

بني عباس هم اين درس را از بني اميه آموختند كه ائمه را دعوت مي كردند و احترام مي گذاشتند ولي از بيم آنها را در منزل خودشان مسموم مي ساختند - سفاح و منصور با حضرت صادق عليه السلام هارون الرشيد با امام الكاظم - مأمون با حضرت رضا عليه السلام و معتصم با حضرت جواد - متوكل با حضرت هادي المعز با حضرت عسكري بدين حيله و غدر عمل و به همين دليل تولد و غيبت حضرت قائم مخفي گرديد.

امويين زيد و يحيي و عبدالله جعفر و بسياري را كشتند و به خون آغشتند.

بني عباس - قاسم - احمد پسران امام كاظم و عيسي بن زيد و بسياري از سادات علوي را در زندان به قتل رسانيدند و نابود كردند و خواستند از نسل علوي كسي نماند سادات علوي هم در هند و ايران متواري شدند و قبور و بارگاه آنها شاهد اين حقيقت است.

بني اميه نسبت به بني عباس هم اين حيله و مكر را به كار بردند و بسياري از آنها را مسموم كردند چنانچه در مقاتل الطالبيين مضبوط است.

بني عباس فقط اين جنايات را درباره علويين مي كردند.

بني اميه خانهاي اولاد پيغمبر و دودمان اهل بيت را در كربلا آتش زدند و يك مشت زن و كودك را متواري ريگستان پرخار و خس عربستان كردند.

بني عباس خانه حضرت صادق را آتش زد و عيال و اولاد او را متواري كردند و در دهليز خانه آنها را اسير و دستگير كردند. [1] .

بني اميه دختران پيغمبر و ناموس ولايت را در روز عاشورا غارت كردند و لباس و زيور آنها را به عنف گرفتند.

بني عباس به فرمان هارون الرشيد قائد جلودي را به مدينه فرستاد تا كليه خاندان ابيطالب



[ صفحه 433]



و علويين را غارت كرده تمام حلي و زيب و زيور آنها را بگيرد و جلودي هم اين وظيفه را خوب انجام داده و كليه زيورآلات آنها را گرفت.

هشام اموي كليه علويين را پس از قتل حضرت زيد از عراق به مدينه تبعيد كرد و بر آنها ناظري معين نمود كه خارج نشوند.

موسي عباسي حضرت هادي را با كليه علويين پس از حادثه فخ از مدينه به بغداد تبعيد كرد حتي اطفال را از ماندن مدينه بيمناك ساخت.

بني اميه از هيچ اسائه ادب و اهانتي به مقام ائمه اطهار خودداري نكردند تا مقام حكومت آنها ثابت بماند.

بني عباس نيز هم خود را صرف قتل و تبعيد - سم و محو و نابودي علويين نموده و آثار آنها را محو مي كردند و حتي مدينه را از اين جهت كه مولد و آرامگاه آنها بود خراب كردند و هارون براي محل قبر حسين عليه السلام درخت ها را كه سايبان و پناهگاه زوار بود قطع كرد و متوكل بر آن زمين آب بست و كليه هواخواهان آنها را محو و نابود كردند و بغداد را به جاي آن پس از سامرا ساختند.

خلاصه آنكه بني اميه و بني عباس هر دو هدفشان محو نام علي و اولاد و آثار آنها بود و هر كجا عمارتي به نام آنها يا اثري براي آنها مي ديدند محو و نابود مي كردند چنانچه در حق آنها گفته اند:



تالله ان كانت امية قد اتت

قتل ابن بنت نبيها مظلوما



فلقد اتته بنوابيه بمثله

فغذا لعمرك قبره مهدوما



اسفوا علي الا يكونو شاركوا

في قتله فتبعوه رميما



بني اميه در هزار شهر اسلامي آثار و علائم و اولاد و ذراري علويين را مقتول و مسموم و تبعيد و تهديد كردند.

بني عباس نيز در بيش از هزار شهر اسلامي به قتل و زجر و تبعيد و شكنجه و تهديد علويين پرداختند.


پاورقي

[1] حيات الصادق ص 35.