بازگشت

تأييد امام باقر از قيام هاي ضد طاغوتي


امام باقر (عليه السلام) گرچه بر اساس حفظ مصالح مهمتر بر ضد طاغوتها قيام مسلحانه نكرد با انقلاب فرهنگي و شكل دادن به شيعيان و آشكار كردن خط فكري تشيع و قيام بر ضد طاغوتها را در قلوب مي پاشيد، از اين رو از طرف هشام بن عبدالملك از مدينه به شام تبعيد گرديد، چنانكه شرح آن در كتاب ذكر خواهد شد.

از آنجا كه وجود امام در شرايط عصر خودش يگانه محور تشيع بود و حفظ محور براي حفظ تشيع بسيار لازم بود لذا امام باقر (عليه السلام) در پشت سپر تقيه و در زير چتر تاكتيك انقلابيون را رهبري مي كرد و هرگز راضي نبود حتي يك لحظه طاغوتها زنده باشند.



[ صفحه 23]



بر همين اساس آن حضرت به طور مكرر مردم را بر ضد طاغوتهاي عصرش تحريك مي كرد و قيام انقلابيون مانند زيد ابن امام سجاد (عليه السلام)، كه يكي از انقلابيون بزرگ تاريخ اسلام بر ضد هشام قيام كرد مورد تأييد امام باقر (عليه السلام) بود.

روزي زيد بن امام سجاد (عليه السلام) برادر قهرمان امام باقر (عليه السلام) را بر هشام وارد كردند هشام گستاخانه به زيد گفت: تويي كه ادعاي خلافت در سرت هست اي مادر مرده هرگز به آن نخواهي رسيد، تو فرزند كنيز بيش نيستي.

زيد فرمود: مادران در هر مقامي باشند مانع ترقي فرزندشان نخواهند شد وانگهي هيچ مقامي بلندتر از مقام نبوت نيست اگر كنيز زادگي مايه نقصان است خداوند اسماعيل را كه فرزند كنيز (هاجر) است به مقام پيامبري نمي رسانيد. چگونه مي توان اسماعيل را به خاطر كنيززادگي خوار شمرد با اينكه خداوند سرور پيشينيان و آيندگان، يعني پيامبر اسلام (صلي الله عليه و سلم) را از نسل او آفريد و چگونه نسب مرا مايه ي نقص مي داني با اينكه جدم رسول خدا (صلي الله عليه و سلم) و علي ابن ابيطالب است [1] هشام از بيانات زيد آن چنان خشمگين شد كه از جايگاه خود شتابزده برخاست و دژخيمان خود را طلبيد و فرمان اخراج زيد را داد.



[ صفحه 24]



زيد از نزد هشام دور شد در حالي كه مي گفت:

انه لم يكره قوم حر السيوف ان ذلو

همانا آنانكه تيزي و داغي شمشيرها را براي خود نپسنديدند ذليل و خوار شدند.


پاورقي

[1] اعلام الورا - ص 257 از كتاب اشتهاردي ص 69.