بازگشت

شعر: انتقام قتله




آسمان بعد از شه دين گردش ديگر گرفت

بر كف از مريخ و از زحل خنجر گرفت



در مكافات شهيدان ديار كربلا

جان ناپاك يزيد و قوم او يك سر گرفت



ليك با آن حمله دشمن كشي ها چرخ پير

كافرم گر گويم از خصم حسين كيفر گرفت



تا قيامت ريزد، ار خوان كي تواند آسمان

خون بهاي حضرت عباس نام آور گرفت



بلكه تا محشر اگر خنجر زند نتواند او

انتقام يك سر موي علي اكبر گرفت



كي تواند انتقام آن چنان خون را به جز

قائم ذوالاقتدار آل پيغمبر گرفت





[ صفحه 41]