بازگشت

تجلي عظمت علمي امام در سخنان او


همسفر: آري خوب گفتي! لازم است پيش از بيان برخي سخنان و دستورات سازنده ي امام باقر عليه السلام كه نمايانگر انديشه و شخصيت علمي و معنوي ايشان است مقدمه اي كوتاه بياورم: بر اساس احاديثي كه در وصف ائمه و سخنانشان آمده، كلام امام



[ صفحه 48]



نور هدايت و راهنما به سوي تكامل است، تكاملي در سايه ي تقوي.

زيرا امامت، مقام والاي الهي است و امام در حقيقت پس از پيامبر، يك كارشناس و اسلام شناس كامل از جانب خدا است. مسلم است اين شايستگي و احراز مسؤوليتهاي اجتماعي، مشروط به داشتن علم و برخوردار بودن از عصمت است. زيرا كه نيل به مقام امامت، از ديدگاه عقل و از نظر اسلام، بدون علم، نه امكان پذير است و نه چنين مقامي شايسته ي جامعه ي اسلامي است، آن هم اسلامي كه در احاديث و كتاب آسمانيش اين همه برخورداري از علم مورد تأكيد قرار داده و جهل و جاهل را نكوهش كرده است.

: البته تشخيص چنين مقام الهي (علم وعصمت) خارج از توان بشر است - زيرا تنها خداي بزرگ، عالم به تمام مكنونات افراد بوده و مي تواند چنين انسانهايي را به مردم معرفي كند، تا «أولو الامر» و «واجب الا طاعة» بودن آنها لازم آيد، چه اينكه اطاعت از فاقد علم، خود نوعي تشويق در پيري از رفتار جاهلان است. اكنون بجا است صاحبان خرد و انديشمندان و حق طلبان، به سخنان حكيمانه و رهنمودهاي عالمانه ي ائمه عليه السلام كه در قالب خطبه ها و نامه ها و دستورالعملهاي سازنده آمده، نظر افكنند و آنها را با آثار علمي مدعيان علم و غاصبان امامت مقايسه كنند، تا با اين موشكافيها حقيقت امامت و رهبري در سيماي خاندان رسالت مشاهده شود.

همسفر: به يقين همين است و سخنان سازنده ي ائمه در



[ صفحه 49]



موضوعات مختلف، خود نمايانگر علم و عصمت آنها است. امام ابو جعفر محمد باقر عليه السلام در باب عقل و خدا شناسي و ارزش دانش و كسب آن و در مورد شخصيت انسانها و توجه به دنيا و آخرت و مسائل ديگر، سخنان بسياري دارند.

امام عقل را يك موهبت الهي دانسته و فرموده اند: عقل بالاترين مخلوق خداوند و بزرگترين وسيله ي زندگي معنوي و مادي انسان است. اين موهبت الهي چنانچه با خطاهاي نفساني و لغزشهاي مادي آلوده نگردد چراغي فروزان فرا راه بشر و وسيله ي شناخت ارزشهاي والاي معنوي است.

از آن جا كه اسلام دين عقل و فطرت است، در تمام شؤون زندگي، انسان را به تفكر و تعقل وا داشته و از او خواسته است تا به مدد اين عطيه ي الهي به واقعيتها كه آگاه شدن به خالق موجودات و راه يافتن به اسرار هستي و آشكار ساختن گنجينه هاي پنهان دانش است پي برد. امام باقرعليه السلام شناخت ارزشهاي والاي ايمان را متكي بر تعقل و تفكر دانسته و مي فرمايند: خداوند در روز حساب انسانها را به اندازه ي عقلي كه به آنها داده مورد سؤال قرار مي دهد [1] .

در آفرينش عقل نيز مي فرمايد: خداوند همينكه عقل را آفريد او را مورد سؤال قرار داد، او را گفت پيش آي پيش آمد، و پس دستور داد باز گرد، باز گشت، آنگاه خداوند فرمود: به عزت و



[ صفحه 50]



جلالم سوگند، هيچ مخلوقي را محبوبتر از تو نزد خود نيافريدم، تو را تنها در بندگاني كامل مي كنم كه دوستشان بدارم [2] همانا امر و نهي و كيفر و پاداشم بر گناهان و اطاعت متوجه توست.

از اين دو حديث در مي يابيم كه پاداش و كيفر انسانها در روز جزا متوجه عقل شده و وابسته به مقدار عقل و اتكا به آن است. ديگر اين كه عقل در برابر امر و نهي خداوند تسليم محض است.

معرفت به خدا شرط بندگي و عبادت انسان است به در گاه او، اصل معرفت و شناخت خدا در فطرت انسان وجود دارد، يعني ايمان به خدا از سرشت هر كس مايه مي گيرد. در اين موضوع مشاهده مي شود امام باقر عليه السلام بخش مهمي از درسها و سخنان خود را بدان اختصاص داده و مي فرمايد: شناخت و معرفت به باري تعالي ياد خدا را در بر دارد و سعادتمند كسي است كه پيوسته به ياد خدا بوده و هيچ گاه از ذكر او خسته و ملول نشود [3] .

حضرت به ابوحمزه مي فرمايد: كسي خدا را به حق پرستش مي كند كه نسبت به او شناخت داشته باشد، اما كسي كه درباره ي خداوند شناخت درستي ندارد، خدا را سطحي و به گمراهي مي پرستد. به امام گفتم فدايت شوم معرفت و شناخت خدا چيست



[ صفحه 51]



فرمود: تصديق خداي عزوجل و رسول خدا و داشتن محبت علي و پيروي از دستورات او و ائمه ي بر حق و بيزاري جستن از دشمن آنها، اين چنين خداي عزوجل شناخته مي شود [4] .

و در جايي ديگر آمده است كه پس از بيان امام، به گونه اي ديگر از وي سؤال شد: شناخت از خداوند چه اندازه ضروري است؟ و كمتر از آن كافي نيست، امام فرمود: ضروري ترين مرحله ي شناخت خدا اين نيست كه انسان بداند هيچ چيز مانند او نيست و هيچ موجودي به خداوند شباهت ندارد و پيوسته عالم، شنوا و بيناست [5] .

با وجودي كه قسمتي از درسهاي امام باقر عليه السلام درباره ي اثبات و توصيف خدا و بيان ويژگيهاي اوست و امام بحثها و استدلالاتي در اين زمينه بيان فرموده اند، اما آن حضرت در سخناني، مردم را از تفكر در ذات باري تعالي و گفتگو هاي بي حاصل كه رنجش و خصومتي در پي دارد، نهي فرموده است. آن حضرت در اين موضوع مي فرمايد: از تفكر و انديشه در ذات خدا دوري كنيد، اما چنانچه بخواهيد به عظمت و بزرگي او پي ببريد، در عظمت



[ صفحه 52]



آفريده هاي او انديشه كنيد [6] .


پاورقي

[1] انما يداق الله العباد في حساب يوم القيامة علي قدر ما آتاهم من العقول في الدنيا.

[2] لما خلق الله العقل استنطقه ثم قال له: اقبل فأقبل ثم قال له: ادبر فادبر ثم قال: و عزتي و جلالي ما خلقت خلقأ هو احب الي منك و لا أكمل الا فيمن أحب. أما اني اياك آمرو اياك أنهي و اياك اعاقب و اياك أثيب.

[3] قال الباقر عليه السلام في صفة ابناء الاخرة... لا يملون من ذكر الله.

[4] انما يعبد الله من يعرف الله فاما من لا يعرف الله فانما يعبده هكذا ضالا... قلت: جعلت فداك فما معرفة الله؟ قال تصديق الله عزوجل و تصديق رسوله صلي الله عليه و اله و سلم و موالاة علي عليه السلام و الائتمام به و بائمة الهدي عليه السلام و البراءة الي الله عزوجل من عدوهم هكذا يعرف الله عزوجل.

[5] سئل ابو جعفر عليه السلام عن الذي لا يجتزء بدون ذلك من معرفة الخالق فقال: ليس كمثله شي ء و لا يشبهه شي ء لم يزل عالما سميعا بصيرا.

[6] اياكم و التفكر في الله و لكن اذا اردتم ان تنظروا الي عظمته فانظروا الي عظيم خلقه.