بازگشت

نتيجه گيري و جمع بندي


در اينجا اين سؤال مطرح مي شود كه چرا پيامبر صلي الله عليه و آله به امام باقر عليه السلام به عنوان باقر و شكافنده ي علم، عنايت ويژه اي داشت، و چرا جابر بن عبدالله انصاري كه از شيعيان فهيم و طراز اول اميرمؤمنان علي عليه السلام بود، اين مطلب را به طور جدي پي گيري و اعلام مي كرد؟

پاسخ آنكه: در عصر امامان قبل از امام باقر عليه السلام فرصتي براي تشكل شيعيان و تنظيم و تنقيه فقه اسلامي از راه صحيح، به دست نيامد، و اين علوم در زير خاك هاي تيره و تاري كه بني اميه به وجود آورده بودند، قرار گرفت، امام باقر عليه السلام نخستين امامي بود كه با دست زدن به انقلاب فرهنگي در سطح وسيع، خاك هاي مذكور را شكافت، و اين علوم را از زير آن خاك ها درآورد و با تربيت شاگردان برجسته، به تأسيس حوزه ي علميه پرداخت و هسته ي مركزي حوزه را استوار ساخت، كه پس از او فرزندش امام صادق عليه السلام بر رونق و گسترش آن افزود.

بنابراين بايد توجه داشت كه عنايت خاص پيامبر صلي الله عليه و آله به اينكه امام باقر عليه السلام، سرزمين علم را مي شكافد، و زوايا و اسرار علم را آشكار مي كند، بيانگر علم حقيقي اسلام يعني همان تشيع و محتويات تشيع است، و اعلام و تكرار و پي گيري جابر و شعار آميخته به شعور او كه مكرر مي گفت: يا باقرالعلوم يا باقرالعلوم؛ اين بود كه مردم را به اسلام ناب كه همان خط تشيع راستين است، دعوت كند و خفتگان را از گمراهي و كژروي نجات دهد.



[ صفحه 22]



بر همين اساس در شأن امام باقر عليه السلام گفته شده:

لا يظهر عن احد من ولد الحسن و الحسين عليهماالسلام من العلوم ما ظهر منه من التفسير و الكلام والفتيا و الاحكام و الحلال و الحرام:

«از هيچ يك از فرزندان حسن و حسين عليه السلام آن همه علم و دانش، آشكار نشد كه از امام باقر عليه السلام آشكار است، علومي مانند: تفسير، علم كلم، فتوا و احكام و حلال و حرام.» [1] .


پاورقي

[1] اعيان الشيعه، ط ارشاد، ج 1، ص 650.