بازگشت

مناظره با هشام بن عبدالملك


هشام بن عبدالملك (دهمين طاغوت اموي) در مراسم حج شركت كرد، وقتي كه همراه غلام آزاد شده اش به نام «سالم» وارد مسجدالحرام گرديد، ديد امام باقر عليه السلام در گوشه اي از مسجد نشسته (و مردم در اطراف او براي سؤال به گردش آمده اند) سالم به هشام گفت: «اين شخص، محمد بن علي (امام باقر) است.»

هشام: همان كسي كه مردم كوفه شيفته ي او شده اند؟ [1] .

سالم: آري.

هشام: نزد او برو و به او بگو اميرمؤمنان (هشام) مي پرسد در روز قيامت، مردم تا آن هنگام كه از حساب خدا فارغ گردند، چه مي خورند و مي نوشند؟

سالم نزد امام باقر عليه السلام آمد و همين سؤال را از جانب هشام،



[ صفحه 41]



مطرح كرد.

امام باقر: مردم در روي زمين محشور مي شوند كه آن زمين همانند گرده ي ناني است و چشمه هايي از آب در آن وجود دارد، از آنها مي خورند و مي نوشند.

هشام وقتي كه اين جمله را شنيد. پيش خود پنداشت كه بر امام چيره شده است، به سالم گفت: «نزد او برو و بگو: آنها آن چنان در قيامت به بلا و غوغاي محشر مشغولند كه خوردن و آشاميدن را فراموش خواهند كرد.»

سالم همين سؤال را از امام عليه السلام نمود، امام فرمود:

اگر چنين باشد، لازم مي شد كه آنها كه در ميان آتش دوزخ هستند، مشغول تر و فراموشكارتر گردند و اصلا به ياد خوردن و نوشيدن نيفتند، با اين كه خداوند در قرآن از قول دوزخيان مي گويد كه به بهشتيان مي گويند:

افيضوا علينا من الماء أو مما رزقكم الله.

«مقداري آب يا از آن چه خدا به شما روزي داده به ما ببخشيد.» [2] .

بنابراين آنها در همان حال سخت، از خوردن و نوشيدن غافل نمي گردند.

هشام وقتي كه اين پاسخ را شنيد، درمانده شد و ديگر سؤال نكرد. [3] .



[ صفحه 42]




پاورقي

[1] اشاره به شاگردان امام باقر (ع) كه اكثرا از اهالي كوفه بودند.

[2] اعراف / 50.

[3] ارشاد مفيد، ص 282 - احتجاج طبرسي، ج 2، ص 57.