مناظره درباره ي پسر بودن حسن و حسين نسبت به پيامبر
امام باقر عليه السلام يكي از شاگردانش به نام «ابوالجارود» را واسطه قرار داد تا مناظره ي زير را با منكران پسر بودن حسن و حسين عليه السلام نسبت به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم انجام دهد.
ابوالجارود: آنها (بني اميه و پيروانشان) اعتقاد به اين كه حسن و حسين عليه السلام پسران پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هستند، را انكار مي كنند.
امام باقر: در رد آنها، چگونه با آنها مناظره كردي؟
[ صفحه 64]
ابوالجارود: به آنها گفتم؛ خداوند در قرآن مي فرمايد:
و من ذريته داود و سليمان... و زكريا و يحيي و عيسي...:
«و از دودمان ابراهيم، داوود و سليمان... و زكريا و يحيي و عيسي و.. است.» [1] .
عيسي عليه السلام كه پدر نداشت، خداوند از طريق مادرش مريم عليهاالسلام، او را از فرزندان ابراهيم دانسته است.
و نيز بر آنها احتجاج كردم به آيه ي مباهله كه خداوند مي فرمايد:
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم...:
«بگو بياييد ما فرزندان خود را، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خود را شما نيز زنان خود را دعوت به مباهله كنيم...» [2] .
كه پيامبر صلي الله عليه و آله طبق فرمان اين آيه، حسن و حسين عليه السلام را به عنوان پسران خود براي مباهله با گروه مسيحي آورد.
امام باقر: آنها چه گفتند؟
ابوالجارود: آنها گفتند: گاهي فرزند دختر، فرزند به حساب مي آيد ولي نه فرزند صلبي (كه از نسل او حساب شوند).
امام باقر عليه السلام: اي ابوالجارود، سوگند به خدا آيه اي از قرآن را مي آورم كه از آن فهميده مي شود كه حسن و حسين عليهماالسلام فرزندان رسول خدا از صلب او بودند، و جز كافر كسي قدرت انكار آن را ندارد.
[ صفحه 65]
ابوالجارود: آن آيه كدام است؟
امام باقر: در قرآن مي خوانيم:
حرمت عليكم امهاتكم و بناتكم و اخواتكم - تا اينجا - و حلائل ابنائكم الذين من اصلابكم:
«حرام شده است بر شما مادرانتان، و دختران، و خواهران... و همچنين همسرهاي پسرانتان كه از صلب (نسل) شما هستند.» [3] .
اي ابوالجارود از منكران بپرس، آيا ازدواج رسول خدا صلي الله عليه و آله با همسران حسن و حسين عليهماالسلام جايز است؟ اگر در پاسخ گفتند: آري، دروغ مي گويند، و اگر گفتند: جايز نيست، ثابت مي شود كه سوگند به خدا حسن و حسين عليهماالسلام پسران صلبي پيامبرند، و همسران آنها بر آن حضرت حرام نبودند مگر به خاطر پيوند صلبي حسن و حسين عليهماالسلام كه با پيامبر دارند. [4] .
پاورقي
[1] انعام / 84 و 85.
[2] آل عمران / 61.
[3] نساء / 23.
[4] احتجاج طبرسي، ج 2، ص 58 و 59.