بازگشت

تأييد امام باقر از قيام زيد بن امام سجاد


زيد بن امام سجاد عليه السلام يكي از انقلابيون بزرگ تاريخ اسلام است، او بر ضد حكومت ننگين هشام بن عبدالملك (دهمين خليفه اموي) قيام كرد. او در سال 119 يا 120 هجري، به طور مخفي وارد كوفه شد و مردم را بر ضد حكومت هشام فرا خواند و اهداف خود را براي آنها تشريح و مردم با او بيعت كردند. تعداد بيعت كنندگان را از



[ صفحه 80]



ده هزار تا هشتاد هزار نوشته اند. ولي وقتي كه ماجرا به درگيري كشيد، مردم بي وفاي كوفه، اطراف زيد را خالي كردند و تنها 500 يا 300 نفر با زيد باقي ماندند. او با همين افراد اندك با سپاه دشمن تحت امارت «يوسف بن عمر ثقفي» فرماندار و عامل هشام در عراق جنگيد و پس از يك نبرد بي نظير و قهرمانانه، بر اثر اصابت تير دشمن (به سرش) سخت مجروح و بستري شد و روز بعد (جمعه سوم صفر سال 120 يا 121 ه.ق) به شهادت رسيد. [1] يارانش بدن مطهر او را به طور مخفي در جايي دفن كردند، ولي جاسوس ها محل دفن زيد را شناسايي كرده و به حاكم عراق خبر دادند، مأمورين او قبر او را نبش كرده و بدنش را از قبر بيرون آوردند، سرش را از بدنش جدا نمودند و جسد پاكش را به طور واژگونه در بازار كناسه ي كوفه به دار آويختند، بدنش را مدتي طولاني (يك سال يا چهار سال) روي دار گذاشتند، سپس به فرمان طاغوت وقت (هشام يا وليد بن يزيد) استخوان هاي به جا مانده ي بدن آن قهرمان مخلص را از بالاي دار گرفته و آتش زدند.

محل دار و سوزاندن بدن مطهر زيد، در دو فرسخي روستاي كفل، نزديك كوفه و هم اكنون به صورت زيارتگاه و محل عبادت شيعيان مي باشد. [2] .



[ صفحه 81]



گر چه امام باقر عليه السلام در عصر قيام زيد نبود (زيرا امام باقر در سال 114 ه.ق به شهادت رسيد، ولي قيام زيد در سال 120 يا 121 ه.ق رخ داد) ولي در همان عصر قيام او را پيش بيني مي كرد و تأييد مي نمود، در اين راستا نظر شما را به چند روايت زير جلب مي كنيم:

1- سدير صيرفي مي گويد در محضر امام باقر عليه السلام بودم، زيد فرزند امام سجاد عليه السلام وارد شد، امام باقر عليه السلام دست بر روي شانه ي زيد گذاشت و فرمود:

هذا سيد بني هاشم، اذا دعاكم فاجيبوه، و اذا استنصركم فانصروه.

«اين سرور خاندان هاشم است، هر گاه شما را دعوت كرد، او را اجابت كنيد، و هر گاه از شما ياري خواست،از او ياري نماييد». [3] .

2- از امام صادق عليه السلام نقل شده؛ روزي زيد بن امام سجاد عليه السلام نزد برادرش امام باقر عليه السلام آمد، امام باقر عليه السلام اين آيه را خواند:

يا ايها الذين آمنوا كونوا قوامين بالقسط شهداء لله:

«اي كساني كه ايمان آورده ايد نگهبان عدالت باشيد، و براي خدا گواهي دهيد.» (نساء / 134)

سپس به زيد رو كرد و فرمود: «اي زيد سوگند به خدا تو مصداق شايسته ي اين آيه هستي.» [4] .

3- هر گاه امام باقر عليه السلام به زيد مي نگريست، مي فرمود:

اللهم اشدد ازري بزيد:



[ صفحه 82]



«خدايا! پشتم را به وسيله ي زيد محكم گردان.» [5] .

4- روزي امام باقر عليه السلام به زيد نگريست و فرمود:

هذا سيد اهلبيتي و الطالب باوتارهم:

«اين شخص، سرور دودمان من و خواهان خون آنها از دشمن است.»

سپس فرمود:

لقد انجبت ام ولدتك يا زيد:

«اي زيد! به راستي آن مادري كه تو را پديد آورد، نجيب و اصيل بود.» [6] .

5- امام باقر عليه السلام نقل كرد كه رسول خدا صلي الله عليه و آله به امام حسين عليه السلام فرمود: «مردي از نسل تو خارج مي شود كه زيد نام دارد، در روز قيامت او و يارانش با چهره ي بسيار نوراني و پر شكوه بر گردن هاي خلايق گام مي نهند و بدون حساب وارد بهشت مي شوند.» [7] .

علامه مجلسي، پس از تأييد مقام و جلالت زيد بن امام سجاد عليه السلام، مي گويد: بعضي تصور مي كنند قيام زيد، و عدم شركت (مستقيم) امام باقر عليه السلام در آن قيام، بيانگر مخالفت امام باقر عليه السلام با قيام زيد است، اين تصور پنداري بيش نيست، كناره گيري امام باقر عليه السلام به خاطر تدبير امور و مصالح بود. [8] .



[ صفحه 83]




پاورقي

[1] مقاتل الطالبيين، ص 102 - زيدالشهيد (مقرم) ص 143 - 146.

[2] قاموس الرجال، ج 4، ص 274 - بحار، ج 46، ص 187 - مراقد المعارف، ج 1، ص 320.

[3] سر السلسلة العلويه، ص 57.

[4] الغدير، ج 3، ص 70.

[5] همان مدرك.

[6] بحار، ج 46، ص 194 - قاموس الرجال، ج 4، ص 266.

[7] بحار، ج 46، ص 209.

[8] همان مدرك، ص 198.