گوارش غذا
ما أعظَمَ بَرَكَةَ السَّويقِ ! إذا شَرِبَهُ الإِنسانُ عَلَي الشِّبَعِ أمرَأَهُ وهَضَمَ الطَّعامَ ، وإذا شَرِبَهُ الإِنسانُ عَلَي الجوعِ أشبَعَهُ ، ونِعمَ الزَّادُ فِي السَّفَرِ وَالحَضَرِ السَّويقُ .
***
سويق ، چه قدر پُربركت است! اگر انسان در حالي كه سير است ، آن را بخورد ، غذا را گوارش مي دهد و اگر در حالي كه گرسنه است ، بخورد ، او را سير مي سازد . سويق ، چه نيكو توشه اي در سفر و در حضر است !
***
طبّ الأئمّة لابني بسطام ، صفحه 67 ، بحار الأنوار ، جلد 66 ، صفحه 278 ، حديث 13 ، دانش نامه احاديث پزشكي : 2 / 374
سَويق : به آن در فارسى قديم ، «پِست» گفته مىشد . امروزه به آن «قاووت» يا «پوره» مىگويند . گفتنى است كه لغتنامه دهخدا لفظ «قاووت» را تركى مىداند كه غالبا به معناى آرد حبوبات بريانشده است ؛ ليكن اين واژه ، گاه در مورد غير حبوبات (مانند برخى ميوهها يا ترهبار) نيز كار برد دارد . علاّمه مجلسى مىگويد: از [گفته] كلينى چنين برمىآيد كه «سويق» ، درصورتى كه در روايات ، همراه با قيدى [مانند جو ]نباشد ، به معناى «سويق گندم» است ؛ چرا كه مىگويد: «باب انواع سويقها و برترىِ سويق گندم» و سپس در ذيل اين عنوان ، حديثهايى را مىآورد كه در آنها واژه «سويق» ، بدون صفت يا مضافٌ اليه ، آمده است. شهيد در الدروس گفته است: «درباره سويق و سود آن ، روايتهاى فراوانى رسيده و كلينى، سويق را به معناى سويق گندم ، دانسته است». مؤلّف بحر الجواهر گفته است: «از هفت چيز ، سويق مىسازند: گندم، جو، كُنار، سيب، كدو، دانه انار و شلغم. همه اين انواع ، طبع را مهار مىكند، قى و دلشورهاى را كه از صفرا زاده مىشود ، از ميان مىبرد، رطوبت معده را خشك مىكند ، و اگر قدرى سويق جو با آب و مقدار اندكى شير برداشته و خشخاش بو داده ساييده با آن مخلوط شود ، براى شكم رَوى ، سودمند است ، نيشزدگىها را تسكين مىدهد و خواب مىآورد». ابن بيطار ، به نقل از رازى گفته است: «هر سويقى با چيزى كه از آن ساخته مىشود ، تناسب دارد . براى نمونه، سويق جو ، از سويق گندم ، سردتر است، به همان اندازه كه خودِ جو ، طبعى سردتر از گندم دارد. اين سويق ، همچنين نفخ بيشترى پديد مىآورد. از ميان همه سويقها ، استفاده از سويق گندم و سويق جو ، بيشتر است و اين هر دو ، نفخآور و موجب كندتر شدن حركت غذا از معده به پاييناند. البتّه، اگر اين دو نوع سويق ، كاملاً با آب جوشانده و سپس از پارچهاى درشتباف گذرانده شوند و بدين ترتيب ، آب آنها جدا شود و به صورت لقمههايى فشرده درآيند و سپس همراه با آب سرد و شكر ، نوشيده شوند ، از نفخ آنها كاسته مىگردد و چنانچه در تابستان در اوّل صبح ، مصرف شوند ، براى اشخاص حرارتى و برافروختهمزاج ، سودمند خواهند بود و مانع تبها و بيمارىهاى ناشى از گرممزاجى مىشوند و همين ، از بالاترين منافع آن است . كسى كه اين نوع سويق را بخورد ، در آن روز نبايد ميوه تر، خيار و سبزى بخورد ، يا دست كم نبايد از اين چيزها زياد بخورد ؛ امّا سرماديدگان و كسانى كه به نفخهايى در شكم يا دردهايى مزمن در پشت و مفاصل مبتلا هستند و همچنين پيران و كسانى كه مزاجى كاملاً سرد دارند ، نبايد از اين سويق هيچ بخورند. اگر هم به خوردن آن ناچارند ، آن را پس از چند بار شستن در آب گرم و همراه با پانيد و عسل ، پس از درآميختگى با زيتون و روغنِ وندانه و همچنين روغنِ گردو، با طبع خود مناسب سازند. هر چند سويق جو از سويق گندم ، سردتر است، امّا از آن روى كه گندم نسبت به جو آب بيشترى مصرف مىكند ، سويق گندم سردكنندگىِ بيشترى براى بدن دارد و بويژه رطوبتبخشى آن به طبع انسان ، بيشتر است . به همين دليل ، براى كسانى كه به رطوبتبخشى به بدن نياز دارند ، سودمندى بيشترى دارد. برعكس، سويق جو ، براى كسانى كه به خشك كردن طبعْ نياز دارند ، مناسبتر است. چنين كسانى ، معمولاً داراى بدنهايى سِتَبر ، پُرگوشت و پُرخون هستند، در حالى كه گروه نخست ، بدنهايى تكيده، كمگوشت و زردرنگ دارند. از اين دو نوع سويق كه بگذريم ، ديگر انواع سويق ، به عنوان غذا مصرف نمىشوند و [ تنها ، ]مصرف دارويى دارند، آن گونه كه سويق كُنار ، سويق سيب و انار ترش ، براى مهار كردن شكم و حرارت دادن بيشتر به آن ، به كار مىروند، يا از سويقِ خرنوب و سنجد ، براى مهار كردن طبع ، استفاده مىشود (بحار الأنوار : جلد 66 صفحه 283).