بازگشت

سلام رسول خدا و پاسخ امام باقر عليهماالسلام


از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله به جابر بن عبدالله انصاري فرمود: جابر! تو آن قدر زنده مي‎ماني تا فرزندم محمد بن علي بن الحسين عليهم السلام را – كه در تورات به «باقر» معروف است – ديدار كني. آن گاه كه او را ملاقات كردي سلام مرا به او برسان.

(سال‎ها گذشت) روزي جابر بر امام زين العابدين عليه السلام وارد شد، (پدرم) محمد بن علي عليهماالسلام نيز در آن جا حضور داشت. جابر به او گفت: پسر جان! جلو بيا، امام باقر عليه السلام جلو رفت. جابر گفت: راه برو! قدري راه رفت. جابر گفت: به خداي كعبه! شكل و شمايل رسول خدا را دارد.(1) سپس روي به علي بن الحسين عليهماالسلام كرد و عرض كرد: اين (پسر) كيست؟

امام فرمود: او پسر و جانشينم محمد باقر عليه السلام است. جابر از جا برخاست، خود را بر روي قدم‎هاي او انداخت، پاهاي حضرت را مي‎بوسد و مي‎گويد: جانم به قربانت اي پسر رسول خدا! سلام پيامبر را بپذير، آن بزرگوار به تو سلام رساند.

چشم‎هاي امام باقر عليه السلام پر از اشك شد و فرمود: جابر! بر پدرم رسول خدا درود باد مادام كه آسمان و زمين برپايند، و بر تو نيز اي جابر كه سلام آن بزرگوار را به من ابلاغ كردي. (2)

پاورقي

1- در بعضي از منابع آمده است كه جابر با لمس كردن بدن امام باقر عليه السلام او را شناخت نه با ديدن شكل و شمايل و راه رفتن او، چون كه جابر در آن زمان نابينا بود.

2- بحارالانوار، ج 46، ص 224.

3- همان، ج 73، ص 11.

منابع

جلوه‎هاي تقوا، ج 3، محمدحسن حائري يزدي .