بازگشت

در بيرون آوردن آن حضرت طعام و چيزهاي ديگر از خشتي


در ( مدينة المعاجز ) از محمّد بن جرير طبري نقل كرده كه گفت : حديث كرد مرا ابومحمّد سفيان از پدرش از اعمش كه گفت : قيس بن ربيع روايت نموده كه در خدمت حضرت امام محمّد باقر عليه السلام ميهمان شدم و در منزل مباركش جز خشتي نبود، چون وقت عشا فرا رسيد آن حضرت به نماز بايستاد و من اقتدا كردم ، پس از آن دست مبارك به آن خشت برد منديلي سنگين از آن بيرون آورد و مائده اي كه هر طعام گرم و سردي در آن بود بر آن گسترده شد و به من فرمود: فهذا ما اعدّاللّه للاؤ لياء؛ اين غذايي است كه حق تعالي براي اولياء خود مهيا داشته . پس آن حضرت و من بخورديم آنگاه مائده در آن خشت برگشت و مرا شك فرو گرفت تا هنگامي كه آن حضرت براي حاجتي بيرون شد من آن خشت را زير و رو همي كردم و آن را جز خشتي كوچك نيافتم و آن حضرت درآمد و مكنون خاطر مرا بدانست پس از آن خشت قدحها و كوزه ها و سبوها كه از آب مملو بود بيرون آورد پس ‍ بياشاميدم و به موضع خود بازگردانيد و فرمود: مثل تو با من مثل يهود است با مسيح عليه السلام هنگامي كه به او وثوق نمي آوردند، آنگاه خشت را فرمان داد تا سخن گويد و خشت تكلّم نمود.(57)

پاورقي

57- ( دلائل الامامة طبري ) ص 218.