بازگشت

بيرون آوردن سيب از ميان سنگ توسط آن حضرت


و نيز در آن كتاب از جابر بن يزيد روايت كرده كه گفت : در خدمت حضرت امام محمدباقر عليه السلام بيرون شدم هنگامي كه آن حضرت آهنگ ( حيره ) داشت چون به كربلا مشرف شديم ، به من فرمود: اي جابر! ( هذِهِ رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ لَنا وَ لِشيعَتِنا وَ حُفْرَهٌ مِنْ حُفَرِ جَهَنَّمَ لاَعْدائِنا ) ؛

اين زمين براي ما و شيعيان ما بوستاني است از بوستانهاي بهشت و براي دشمنان ما حفره اي است از حفره هاي جهنم . و پس از آن منتهي شد به آنجا كه اراده داشت ، آنگاه به من روي كرد و فرمود: اي جابر! عرض كردم : ( لبّيك سيّدي ! ) فرمود: چيزي مي خوري ؟ عرض كردم : بلي يا سيدي ، پس دست مباركش را در ميان سنگها داخل كرد و سيبي از برايم بيرون آورد كه هرگز به آن خوشبويي نديده بودم و به هيچ وجه با ميوه هاي دنيايي شباهت نداشت و دانستم از ميوه هاي بهشت است و از آن بخوردم و از بركت و فضيلت آن تا چهار روز به طعام حاجت نيافتم و حدثي از من حدوث نيافت .(58)

پاورقي

58- ( مدينة المعاجز ) 10/323، ( دلائل الامامة ) ص 221.