بازگشت

امام باقر در كوه مدين


امام از كوهي كه بر آنها مسلط بود بالا رفت و با صداي بلند فرمود: اي اهل شهري كه مردم آن ستمكارند! من بقية الله هستم و خداوند مي فرمايد: «بقية الله خير لكم ان كنتم تعلمون». [1] در ميان اهالي مصر پيرمردي گفت: اي مردم! به خدا اين ندا مانند نداي شعيب پيامبر است. اگر بازارها را به روي او باز نكنيد از بالاي سر و زير پا گرفتار عذاب مي شويد. اين بار مرا تصديق كنيد و فرمانم را بپذيريد. من خيرخواه شمايم. مردم شتاب كردند و بازارها را به روي حضرت و همراهانشان گشودند. خبر آن پيرمرد به هشام رسيد. دنبالش فرستاد و او را جلب كرد و كسي از سرانجام كار او مطلع نشد. [2] .


پاورقي

[1] هود / 81.

[2] اصول كافي مترجم، ج 2، ص 375.