مرکز پاسخگويي: دفتر تبليغات اسلامي
گروه: امامت و تشيع
موضوع اصلي: امامت و تشيع
موضوع فرعي: دفاع از امام در واقعه عاشورا
مي گويند در كربلا حضرت زينب(س) چند بار جان امام سجاد(ع) را نجات داد. نويسندگان مي گويند اين كار باعث شد زميني از حجت خدا خالي نباشد. مگر امام باقر(ع) آن روز زنده نبود و حتي در كربلا نبود؟ آيا از امام باقر(ع) همان گونه دفاع نمود؟


پاسخ:
مورخان در خصوص بيماري و عدم بيماري امام زين العابدين(ع) و همچنين در خصوص اين كه حضرت در هنگام حضور در كربلا چند ساله بوده است، اختلاف نظر دارند.

بنابر نگرش آناني كه يكي از علل بيماري امام سجاد(ع) را حفظ حجت خدا در زمين دانسته و دفاع حضرت زينب(س) از آن حضرت را نيز مبتني بر حفظ حجت خدا نموده اند بايد گفت: دفاع حضرت زينب(س) از امام سجاد(ع) دفاع معقول و منطقي بوده است؛ زيرا در فرهنگ شيعي بعد از امام حسين(ع) امام سجاد(ع) امام و حجت خدا است. دفاع از امام و حفظ جان وي لازم و ضروري است؛ از اين رو حضرت زينب(س) بارها به دفاع از امام سجاد(ع) برخاست و از اجراي تهديد و توطئه هاي دشمني مبني بر شهادت امام جلوگيري نمود، و حال آن كه امام باقر(ع) در سال 61 هجري حدود چهار سال سن داشته و به حسب ظاهر امام نبود.

وي مانند ساير كودكان و اهل بيت(ع) در كربلا حضور داشت. حضرت زينب(س) همان گونه كه از اهل بيت(ع) دفاع مي كرد و از تهديدات دشمني عليهآنان جلوگيري نموده و سرپرستي آنان را برعهده داشت، از امام باقر(ع) نيز دفاع مي نمود. دشمن به جهت آن كه امام باقر(ع) كودك خردسال بود، از وي احساس خطر نكرده و حضور امام باقر(ع) را تهديد جدّي عليه خويش نمي دانست، از اين رو امام باقر(ع) مانند امام سجاد(ع) از سوي دشمن تهديد نشد. نقش حضرت امام سجاد(ع) در صيانت انقلاب امام حسين(ع) و تحريف زدايي آن بود، كه نقش بنيادي بود، از اين رو حضرت بارها از سوي دشمن تهديد شد و حضرت زينب(س) بارها از وي دفاع نمود. بنابر بعضي از مباني مورخان و سيره نگاران امام سجاد(ع) به هنگام عاشورا 24 سال داشت. اگر امام بيمار نبود، ممكن بود مانند جوانان ديگر به شهادت رسد.هنگامي كه امام سجاد(ع) مي خواست در شام خطبه بخواند.

يزيد مانع خطبه خواندن او شد، ولي مردم اعتراض نموده، خواستار آن شدند كه حضرت خطبه بخواند. رويكرد يزيد نشان از آن دارد كه وي از نقش حضرت امام سجاد آگاهي داشته است تا آنجا كه يزيد در همان مجلس گفت: او (امام سجاد(ع)) از منبر پايين نمي آيد، مگر اين كه خاندان ابي سفيان را رسوا كند، زيرا او از خانداني است كه علم را از منبع وحي چشيده است.هم چنين بايد توجه داشت كه اگر چه امام باقر(ع) حضور داشتند، اما بعد از امام حسين(ع) حجت الهي روي زمين امام سجاد(ع) هستند و با وجود آن حضرت مسئله امامت و حجت الهي براي امام باقر(ع) مطرح نبوده است. اگر چه پس از امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) وجود داشت، اما هر امامي داراي آثار و بركات و دانش ها است و نقشي در تاريخ و هدايت بشري و سعادت و كمال انسان ها دارد كه بايد آن نقش آن گونه كه در علم و تقدير الهي ثبت شده است، تحقق يابد تا اين رشته به امام بعد برسد. اگر غير اين بود و پس از عاشورا، امام سجاد(ع) به شهادت مي رسيد، به نظر مي رسيد وجود چنين امامي كه امامت و پيشوايي نكرده و چيزي از او در رشته بزرگ امامت و هدايت بشري بر جاي نمانده، لغو و بي ثمر بوده، با توجه به آن همه آثار و بركاتي كه از وجود امام سجاد(ع) به يادگار مانده است.